معنی جادیه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جادیه در گویش ها و لهجه.
معنی جادیه
نام روستا.
معنی جادیه در واژه نامه بختیاریکا
( جا دِیَه ) جای دیدن؛ مگسک تفنگ.
معنی جادیه در لغت نامه دهخدا
( جادیة ) جادیة. [ ی َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است از توابع بلقا در زمین شام. ( مراصد الاطلاع ) ( معجم البلدان ). و زعفران در آنجا روید. و جادی بمعنای زعفران نسبت بدو دارد. ( مهذب الاسماء ).
جادیه. [ ی َ ] ( اِخ ) نام یکی از دوازده سبط یعقوب. رجوع به جاد شود.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جادیه
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023