معنی جادل

معنی جادل

  • معنی جادل به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جادل در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جادل

     

    بچه آهو قوت گرفته.


    معنی جادل در لغت نامه دهخدا

     

    جادل. [ دِ ] ( ع ص ) بچه آهو و جز آن قوت گرفته و برفتارآمده. ( منتهی الارب ). || غلام جادل ؛ کودک سخت و باقوت گشته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، جَوادِل. ( مهذب الاسماء ).


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جادل

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر ترا من چشم در راهم نیما یوشیج

    شعر دزدان دریایی پوریا پلیکان

    شعر ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد احمد شاملو

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *