شعر میلاد آنکه عاشقانه بر خاک مرد احمد شاملو

نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می‌گسترد – ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مرد

  • نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می‌گسترد – ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد

    ۱

    نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می‌گستَرَد
    آن که نهالِ نازکِ دستانش
    از عشق
    خداست
    و پیشِ عصیانش
    بالای جهنم
    پست است.

    آن کو به یکی «آری» می‌میرد
    نه به زخمِ صد خنجر،
    و مرگش در نمی‌رسد
    مگر آن که از تبِ وهن
    دق کند.

    قلعه‌یی عظیم
    که طلسمِ دروازه‌اش
    کلامِ کوچکِ دوستی‌ست.

    ۲
    انکارِ عشق را
    چنین که به سرسختی پا سفت کرده‌ای
    دشنه‌یی مگر
    به آستین‌اندر
    نهان کرده باشی. ــ
    که عاشق
    اعتراف را چنان به فریاد آمد
    که وجودش همه
    بانگی شد.

    ۳
    نگاه کن
    چه فروتنانه بر درگاهِ نجابت به خاک می‌شکند
    رخساره‌یی که توفان‌اش
    مسخ نیارست کرد.

    چه فروتنانه بر آستانه‌ی تو به خاک می‌افتد
    آن که در کمرگاهِ دریا
    دست حلقه توانست کرد.

    نگاه کن
    چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
    آن که مرگش میلادِ پُرهیاهای هزار شهزاده بود.

    نگاه کن!

    ۱۳۵۲

    در شهادتِ احمد زِیبَرُم در پس‌کوچه‌های نازی‌آباد.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر دیوار ها احمد شاملو

    شعر سرچشمه احمد شاملو

    شعر کاج احمد شاملو

    نامه های احمد شاملو به آیدا

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می گسترد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «نگاه کن چه فروتنانه بر خاک می‌گستَرَد آن که نهالِ نازکِ دستانش از عشق خداست و پیشِ عصیانش بالای جهنم پست است. آن کو به یکی «آری» می‌میرد نه به زخمِ صد خنجر، و مرگش در نمی‌رسد مگر آن که از تبِ وهن دق کند.» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمد شاملو که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمد شاملو بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «چه فروتنانه بر آستانه‌ی تو به خاک می‌افتد آن که در کمرگاهِ دریا دست حلقه توانست کرد. نگاه کن چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد آن که مرگش میلادِ پُرهیاهای هزار شهزاده بود. نگاه کن!» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد احمد شاملو بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *