مرا به شگفتی وا میداری – شعر وقتی می گویی فراموشت می کنند – آنا آخماتووا
مرا به شگفتی وا میداری
وقتی می گویی فراموشت می کنند
مرا صدها بار فراموشم کرده اند
صدها بار در گور آرام گرفته ام
گوری که شاید اکنون در آنم
الهه شعر گور شد و گنگ
و چون دانه ای در زمین گندید
تا کی بار دیگر چون ققنوس
از میان خاکستر خود بر بگیرد به سوی آبی اثیری
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
شعر کو خدا کیست خدا چیست خدا ایرج میرزا
شعر چو خسرو دید ماه خرگهی را نظامی – خسرو و شیرین
به مهتابی که به گورستان می تابید
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب
رز (بِ رَ)(اِمر.)
۱- شراب، می.
۲- آب زهر.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
مرا به شگفتی وا میداری
شعری که خواندیم اثر «آنا آخماتووا» بود،آخماتووا از «شاعران روس» است. شعر بالا با سطر «مرا به شگفتی وا میداری» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر وقتی می گویی فراموشت می کنند
دیدگاهتان را درباره ی شعر وقتی می گویی فراموشت می کنند آنا آخماتووا ، این شاعر خوبِ روسیه بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023