صدف عشق
هفت دولت خاکی و هفت گنبد گردان
هرقاف یخی چند،حصاری شد و زندان
.
دریاچه به افلاک معلق شد و دیوار
مابین دو گنبد چنان پرده ی پنهان
.
یک شمس و سراج است و یکی ماه منور
در زیر فلک چرخ زنان چشمه ی جوشان
.
یک اختر زیباست که درگاه حیات است
در پیچ و خمش روح جهان انور و چرخان
.
تخت است و فراشی ،زمین است و حواشی
در خواب نباشی و چنان مستِ پریشان
.
دل بر زر و زیبایی زندان نبندی
هستی دوسه شب هین در این خانه تومهمان
.
در گردش گیتی به گمان «هیچ» نبودیم
ای عشق تو بودی که شدی ناجی این جان
.
در سر به سرّ بر تو رسد ازطلب خویش
در سینه ی خود نور بجو منبع کیهان
.
ای دوست،مسافر،ته این راه تجلی ست
همت کن و از بال و پرت عشق بجنبان
.
هفت راز درون صدف عشق نهان است
عاشق شو و کاشف،برین گوهر و مرجان
.
تا منزل معشوق بسی پیچ وگذر بود
از خویش گذشتیم و شدیم لایق ایشان
- خط چشمان - سپتامبر 30, 2023
- کودتا - سپتامبر 30, 2023
- قمار عشقبازی - سپتامبر 30, 2023