شعر یک روز احمدرضا احمدی

یک روز سرانجام با تو وداعی آبی می‌کنم

  • شعر یک روز سرانجام با تو وداعی آبی می‌کنم احمدرضا احمدی

     

    یک روز سرانجام با تو

    وداعی آبی می‌کنم

    می‌دانم

    روزی از من خواهی پرسید

    مگر وداع هم رنگ دارد

    آن هم به رنگ آبی

    من در جواب تو

    فقط چشمانم را می‌بندم

    سالی که بر من و تو گذشت

    فقط ۳۶۵ روز نبود

    جمعه‌ها را باید دو روز حساب کرد

    باید تقویم‌ها را در آفتاب نهاد

    تا رنگ ببازد

    آسمان آویخته به من و تو است

    باد می‌آمد

    تو بطری‌ها را

    از آب پر کرده بودی

    ما تا غروب خیال می‌کردیم

    درون بطری‌ها شراب است

    سفره را پهن کردی

    من دلواپس باران بودم که نبارد

    باران نبارید

    تو زود به خواب رفتی

    هنگام خواب تو

    باران بارید

    صفحات پاییز را از تقویم کندم

    به جوی آب انداختم

    در ازدحام برگ‌های پاییز

    گُم شد

    تو از خواب بیدار شدی

    صبحانه آماده بود.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر ساعت ده صبح بود

     

    یک روز سرانجام با تو

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «یک روز سرانجام با تو وداعی آبی می‌کنم می‌دانم روزی از من خواهی پرسید مگر وداع هم رنگ دارد آن هم به رنگ آبی من در جواب تو فقط چشمانم را می‌بندم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «من دلواپس باران بودم که نبارد باران نبارید تو زود به خواب رفتی هنگام خواب تو باران بارید صفحات پاییز را از تقویم کندم به جوی آب انداختم در ازدحام برگ‌های پاییز گُم شد تو از خواب بیدار شدی صبحانه آماده بود.» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر یک روز احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر یک روز احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۳ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»