شعر یا که به راه آرم این صید دل رمیده را _ غزل7 _ ملک الشعرا بهار
یا که به راه آرم این صید دل رمیده را
یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را
یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن
یا به تو واگذارم این جسم به خون طپیده را
یا که غبار پات را نور دو دیده میکنم
یا به دو دیده مینهم پای تو نور دیده را
یا به مکیدن لبی جان به بها طلب مکن
یا بستان و بازده لعل لب مکیده را
کودک اشگ من شود خاکنشین ز ناز تو
خاکنشین چرا کنی کودک ناز دیده را
چهره به زر کشیدهام بهر تو زر خریدهام
خواجه به هیچکس مده بندهٔ زر خریده را
گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی
کی ز نظر نهان کنم اشگ به ره چکیده را
بانوی مصر اگر کند صورت عشق را نهان
یوسف خسته چون کند پیرهن دریده را
گر دو جهان هوس بود بیتو چه دسترس بود
باغ ارم قفس بود طایر پر بریده را
جز دل و جان چه آورم بر سر ره چو بنگرم
ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را
بلعجبی شنیدهام، چیز ندیده دیدهام
اینکه فروغ دیدهام دیده کند ندیده را
خیز بهار خونجگر جانب بوستان گذر
تا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را
شعر یا که به راه آرم این صید دل رمیده را صوتی
پلیر زیر دکلمه ی صوتی شعر یا که به راه آرم این صید دل رمیده را از ملک الشعرا بهار است. این قطعه توسط عندلیب خوانده شده است.
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
بررسی ساختار جملات نشاندار در اشعار
کژ خاطران که عین خطا شد صوابشان – ۱۶۹
سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن – ۱۷۲
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
یا که به راه آرم این صید دل رمیده را
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «یا که به راه آرم این صید دل رمیده را یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن یا به تو واگذارم این جسم به خون طپیده را» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «بلعجبی شنیدهام، چیز ندیده دیدهام اینکه فروغ دیدهام دیده کند ندیده را خیز بهار خونجگر جانب بوستان گذر تا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر یا که به راه آرم این صید دل رمیده را ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر یا که به راه آرم این صید دل رمیده را ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024