سنت-عشاق-چیست-برگ-عدم-ساختن-خاقانی

سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن – ۱۷۲

  • سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن خاقانی – قصیده ۱۷۲

    در موعظه و تجرید و تخلص به مرگ عموی خود

     

     

    سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن

    گوهر دل را ز تف مجمر غم ساختن

     

    بدرقه چون عشق گشت از پس پس تاختن

    تفرقه چون جمع گشت با کم کم ساختن

     

    گرچه نوای جهان خارج پرده رود

    چون تو در این مجلسی با همه دم ساختن

     

    پیش سریر سران آب ده دست باش

    تات مسلم بود پشت به خم ساختن

     

    نزد فسرده دلان قاعده کردن چو ابر

    با دل آتش فشان چهره دژم ساختن

     

    نتوان در خط دهر خط وفا یافتن

    نتوان بر نقش آب نقش قلم ساختن

     

    عمر نه و لاف عیش سرد بود همچو صبح

    از پی یک روزه ملک چتر و علم ساختن

     

    تا کی در چشم عقل خار مغیلان زدن

    تا کی در راه نفس باغ ارم ساختن

     

    رخش به هرای زر بردن در پیش دیو

    پس خر افکنده سم مرکب جم ساختن

     

    دل از امل دور کن زآنکه نه نیکو بود

    مصحف و افسانه را جلد بهم ساختن

     

    بر در شبهت مدار عقل که ناخوش بود

    بر سر زند مغان بسم رقم ساختن

     

    چند رصد گاه دیو بر ره دل داشتن

    چند قدمگاه پیل بیت حرم ساختن

     

    بر سر خوان جهان چند چو بربط مقیم

    سینه و دل را ز آز جمله شکم ساختن

     

    چند چو مار از نهاد با دو زبان زیستن

    چند چو ماهی به شکل گنج درم ساختن

     

    زر چه بود جز صنم پس نپسندد خدای

    دل که نظر گاه اوست جای صنم ساختن

     

    هین که در دل شکست زلزلهٔ نفخ صور

    گوش خرد شرط نیست جذر اصم ساختن

     

    زین دم معجز نمای مگذر خاقانیا

    کز دم این دم توان زاد عدم ساختن

     

    گرچه ز روی قضا بر تو ستم‌ها رود

    جز به رضا روی نیست دفع ستم ساختن

     

    یوسف دلها توئی کایت توست از سخن

    پیش گرسنه دلان خوان کرم ساختن

     

    چون به شماخی تو را کرده قضا شهربند

    نام شماخی توان مصر عجم ساختن

     

    عم ز جهان عبره کرد عبرت تو این بس است

    نتوان با مرگ عم برگ نعم ساختن

     

    چون تو طریق نجات از دم عم یافتی

    شرط بود قبله گاه مرقد عم ساختن

     

    چون به در مصطفی نایب حسان توئی

    فرض بود نعت او حرز امم ساختن

     

     

    شعر در موعظه و تجرید و تخلص به مرگ عموی خود خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «در موعظه و تجرید و تخلص به مرگ عموی خود» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    شعر سنت عشاق چیست؟ برگ عدم ساختن اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *