دانلود دکلمه صوتی شعر وقتی دل سودایی میرفت به بستانها سعدی – غزل 24 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل.
شعر وقتی دل سودایی میرفت به بستانها – غزل 24 – سعدی
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها
وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه درمانها
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید
ما نیز یکی باشیم از جمله قربانها
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو
باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر وقتی دل سودایی میرفت به بستانها سعدی است. این قطعهها توسط دکتر عباس هدایتی اصل، حمیدرضا محمدی، ماهان نوری، مهدی سروری و محسن لیلهکوهی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
دانلود آهنگ بعد ما شروین حاجی پور
معنی وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
وقتی که دلِ سودا زده ام به گشت و گذار باغ و بستان می رفت. شمیم خوش گُل ها و گیاهان مرا از خود بیخود می ساخت.
[دل سودایی= دل عاشق پیشه / گل= گل سرخ / ریحان= گیاهی است علفی به رنگ های سفید و گلی و گاهی هم بنفش و مجتمع که در گنار برگ های انتهایی ساقه قرار دارند و به معنی هر گیاه خوشبوست (گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی) / سودا= یکی از اخلاط اربعه که غلبۀ آن موجب عشق و هوس و خیال ( مالیخولیا ) می شود].
معنی گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
گاهی بلبل فریا و فغان به راه می انداخت و زمانی گل از شوقِ نغمه های بلبل جامه می درید و من به یاد تو افتادم و همۀ آنها از خاطرم محو شد.
[نعره= فریاد و فغان / با= در اینجا یعنی به (لغت نامه)].
معنی ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
ای کسی که دل های عاشقان سرشار از محبتِ توست و بر لب های آنان مُهر سکوت نهاده ای. و ای کسی که در سرِ عاشقان خود شور عشق افکندی و راز عشقت در اندرون جانشان جای دارد.
[شور= وجد و هیجان، غوغا / مُهر بر لب بودن= کنایه از خاموش و بی سخن بودن].
معنی تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
از زمانی که با تو پیمان بستم، پیمانِ خویش را با همه شکسته ام. زیرا بعد از عهد بستن با تو، شکستن تمام پیمان ها جایز است و به آنها نیازی نیست.
[بعد از تو= بعد از پیمانی که با تو بسته ام / نقض= شکستن].
معنی تا خار غم عشقت آویخته در دامن
تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
از زمانی که غمِ عشقت چونان خاری از دامنم آویخته و مرا پای بند ساخته است. رفتن به گلستان را کوته نظری می دانم. یعنی خارِ غمِ عشقت بر گلستان ها ترجیح دارد.
[خار در دامن آویختن= رنج و آزار دیدن / کوته نظری= تنگ نظری و غفلت].
معنی آن را که چنین دردی از پای دراندازد
آن را که چنین دردی از پای دراندازد باید که فروشوید دست از همه درمانها
کسی که دردِ عشق او را از پای دراندازد و درمانده سازد، باید تمام درمان ها را رها کند یعنی دردِ عشق درمان ندارد.
[از پای درانداختن= نابود و درمانده شدن / دست شستن از چیزی= رها کردن و دست برداشتن از چیزی].
معنی گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
سزاوار است که در راهِ رسیدن به تو رنج و سختی را تحمل کنیم. آنچنان که رنج و سختی رسیدن به کعبه برای عاشقان بیت الحرام سهل است.
[شاید= شایسته و سزاوار است / حرم= گداگرد خانه و مکان مقدس، در اینجا مراد، خانۀ کعبه است].
معنی هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید
هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید ما نیز یکی باشیم از جمله قربانها
هر تیری که در تیردان وجود دارد اگر به دلِ مجروح اصابت کند و عاشق را از پای درآورد. ما نیز از جملۀ قربانی ها خواهیم بود.
[کیش= تیردان / ریش= آزرده و مجروح].
معنی هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
هر کس که به یارِ کمان ابرو توجهی داشته باشد باید در مقابل تیرهایی که از کمانِ ابروی او پرتاب می شود همانند سپری بایستد و جانفشانی کند.
معنی گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش میگویم و بعد از من گویند به دورانها
مرا گویند ای سعدی، این همه از عشق او سخن مگو. نه تنها من می گویم بلکه بعد از من هم در تمامِ روزگاران از عشق او سخن خواهند گفت.
دیدگاه کاربران دربارهی غزل وقتی دل سودایی میرفت به بستانها سعدی
حکیم ابیانه میگوید:
بنظر بنده این دو بیت از حضرت سعدی به نوعی معنای آن بیت این غزل است که در برخی حواشی مطرح شده است.
هر که را باغچهای هست به بستان نرود
هر که مجموع نشستست پریشان نرود
آن که در دامنش آویخته باشد خاری
هرگزش گوشه خاطر به گلستان نرود
ادبیات ایران و بخصوص بزرگانی چون سعدی و حافظ و مولوی و . . . دریائی است که اگر تمام عمر در آن غوطه خوریم لحظه ای خستگی را درک نخواهیم کرد.
جواد خسروی میگوید:
دربیت : گر در طلبت ما را رنجی برسد شاید
چون شوق حرم باشد سهل است بیابان ها
کلمه سهل ایهام دارد. سهل با مفهوم جمله به معنی آسان است و در معنی دیگر که با کلمه بیابان ها ارتباط دارد به معنی شن و ریگ نرم است. در زبان عربی سهل به معنی ریگ نرم است.
سید حسین مجرد میگوید:
من غزل زیاد خوانده ام ، تمامی غزلیات سعدی ، حافظ ، مولوی اما به نظم این غزل ، زیباترین غزل ادبیات فارسی است.
چون این غزل یک غزل فوق العاده زیبای عارفانه عاشقانه است و منظور شاعر نیز در بیت سوم کاملا نمایان و مشخص است که منظور خداوند متعال است.
معنی وقتی دل سودایی میرفت به بستانها سعدی چیست؟
وقتی که دلِ سودا زده ام به گشت و گذار باغ و بستان می رفت. شمیم خوش گُل ها و گیاهان مرا از خود بیخود می ساخت.
[دل سودایی= دل عاشق پیشه / گل= گل سرخ / ریحان= گیاهی است علفی به رنگ های سفید و گلی و گاهی هم بنفش و مجتمع که در گنار برگ های انتهایی ساقه قرار دارند و به معنی هر گیاه خوشبوست (گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی) / سودا= یکی از اخلاط اربعه که غلبۀ آن موجب عشق و هوس و خیال ( مالیخولیا ) می شود].
شعر وقتی دل سودایی میرفت به بستانها اثر کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023