شعر هوای آغشته به مه انار آغشته به هفته و ماه را احمدرضا احمدی
هوای آغشته به مه
انار آغشته به هفته و ماه را
برای تو به خانه میآورم
کدام را ترجیح داری و کدام را دوست داری
چه باک اگر به تو بگویم:
من مردهام
به دستانت نگاه کن
هنوز لکهای جوهر بر انگشتان داری
که طی همهی این سالها پاک نشده است
همهی زخمهای من که از سالیان جراحت یافتهاند
کنار فنجان گرم چای تو التیام میپذیرند
دیگر صفت صبوری را دوست ندارم
میخواهم به دریا بریزم
دریا دور و من ناتوان از رسیدن به دریا
کوچهات آرام و رنگ پریده بود
تو به من گیلاسی کال تعارف کردی
هنگامی که گیلاس رسیده شد
من دیگر پیر بودم
نمیخواستم پیری را باور کنم
چون تو هنوز
در انتهای کوچهی آرام و رنگ پریده
این بار گیلاس رسیده را به من هدیه کن.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر ساعت ده صبح بود
هوای آغشته به مه
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هوای آغشته به مه انار آغشته به هفته و ماه را برای تو به خانه میآورم کدام را ترجیح داری و کدام را دوست داری چه باک اگر به تو بگویم: من مردهام به دستانت نگاه کن هنوز لکهای جوهر بر انگشتان داری که طی همهی این سالها پاک نشده است همهی زخمهای من که از سالیان جراحت یافتهاند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تو به من گیلاسی کال تعارف کردی هنگامی که گیلاس رسیده شد من دیگر پیر بودم نمیخواستم پیری را باور کنم چون تو هنوز در انتهای کوچهی آرام و رنگ پریده این بار گیلاس رسیده را به من هدیه کن.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر هوای آغشته به مه احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر هوای آغشته به مه احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023