شعر هنگام بازگشت احمدرضا احمدی

از جا برخاستم در اتاق قدم زدم – هنگام بازگشت

  • از جا برخاستم در اتاق قدم زدم – شعر هنگام بازگشت احمدرضا احمدی

     

    از جا برخاستم

    در اتاق قدم زدم

    خوشحال بودم که نباید عمرم و روزهای جمعه را که سردم

    بود به کسی توضیح دهم

    شاید

    تو اگر پرسیده بودی

    به تو جواب داده بودم

    در همین اتاق زیستن را ادامه می‌دهم

    حتی اگر دیوارها به کنار بروند و من دریا را

    ببینم

    اگر در دریا هم غرق شوم کسی مرا نمی‌شناسد

    سال‌ها بدون نفس و امید و ناامیدی

    روی آب می‌مانم

    همه‌ی این حرف‌ها را که به همسایه گفتم

    فقط ابلهانه مرا نگاه کرد و رفت

    هنگام بازگشت از خرید و بازار

    به من تکه‌ای نان گرم

    و یک قوطی کنسرو ماهی داد

    سیر بودم

    بی‌حوصله بودم

    نان را پس دادم

    قوطی کنسرو ماهی را در جوی آب

    که آب نداشت انداختم

    برای ماهیان کنسرو

    چه تفاوت داشت

    که جوی از آب خالی است

    و آسمان هنوز ابر دارد

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر چای در غروب جمعه روی میز سرد می شود

     

    از جا برخاستم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «از جا برخاستم در اتاق قدم زدم خوشحال بودم که نباید عمرم و روزهای جمعه را که سردم بود به کسی توضیح دهم شاید تو اگر پرسیده بودی به تو جواب داده بودم در همین اتاق زیستن را ادامه می‌دهم حتی اگر دیوارها به کنار بروند و من دریا را ببینم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «بی‌حوصله بودم نان را پس دادم قوطی کنسرو ماهی را در جوی آب که آب نداشت انداختم برای ماهیان کنسرو چه تفاوت داشت که جوی از آب خالی است و آسمان هنوز ابر دارد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر هنگام بازگشت احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر هنگام بازگشت احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

     

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *