شعر هر شب میان خانه افسر زن … _ ملک الشعرا بهار
در هجو یکی از زنهای تهران
هر شب میان خانه افسر زن …
نامحرمان صلای خبردار می کشند
مرد و زن و پدرزن و مادرزن و عروس
در بزم عیش باده کلنار می کشند
کدبانوان و دخترکان و عروسکان
در نزد غیر پرده ز رخسار می کشند
از بس غربو و هلهله، گویی میان جمع
نایب حسین را به سردار می کشند
ضرب و غریو و کف زدن خارج از اصول
کوبی که خرس را سوی بازار می کشند
مشدی عباد و قربده و دنبلی …
برگرد کمان و دف و تار می کشند
هرکس که نیمشب ز خیابان گذرکند
او را میان خانه به اصرار می کشند
کف میزنند وهلهله بسیار می کنند
می میخورند و عربده بسیار می کشند
همسایگانخستهءمسکین ز خواب خوش
برجسته فحش داده و سیگار می کشند
دنبک روان و دایره گرم و رنودمست
تا صبحدم ز گردهٔ هم کار می کشند
پرسیدماز پلیسمحل کاین سرا زکیست؟
کانجا حجب، ز چهرهٔ اسرار می کشند
نرمک جواب داد که هست این حرمسرا
بازار … فروشی و … جار می کشند
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعر: قطعه
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت – غزل 141
53 – پریپیکر نگار پرنیانپوش – آغاز عشق فرهاد
شه شبهه نمود درحق من _ حسب حال
ای عاشقان ای عاشقان آمد گَهِ وَصل و لِقا – 34
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
هر شب میان خانه افسر زن …
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هر شب میان خانه افسر زن … نامحرمان صلای خبردار می کشند مرد و زن و پدرزن و مادرزن و عروس در بزم عیش باده کلنار می کشند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «پرسیدماز پلیسمحل کاین سرا زکیست؟ کانجا حجب، ز چهرهٔ اسرار می کشند نرمک جواب داد که هست این حرمسرا بازار … فروشی و … جار می کشند» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر در هجو یکی از زنهای تهران ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر در هجو یکی از زنهای تهران ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024