شعر ما از کنجکاوی دربارهی ابر گذشته بودیم احمدرضا احمدی
ما از کنجکاوی دربارهی ابر گذشته بودیم
ما فقط کنجکاو باران و صدای سنتور بودیم
آفتاب گرانبها
بر سنتور میتابید
ولگردان پیر
سنگهای بهشت را
بر پشت نهادند
به دریا بردند
ما را غم آنها شادی بود
بیرحم هم نبودیم
دریا عمق داشت
آنها امید داشتند
ما
نه عمق را دوست داشتیم
نه امید را
ما ساکنان خانه را
گُم
در صدای سنتور
دوست داشتیم.
شمعی در کف دریا افروختیم
بگذارید:
دریا به خانهی ما بیاید
راستی
شما در همهی عمر
چه دیدید
که اکنون ساکت و لال
در کنار سنتور
خفتهاید؟
من برای ادامهی عمر
همیشه پاییز را مثال میزدم
مرا رها کنید
که دریا عمق دارد
من به عمق دریا امید ندارم
من فقط امید دارم
که هنوز نوازندهی سنتور
جوان است.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر لکه ای از عمر بر دیوار
ما از کنجکاوی دربارهی ابر گذشته بودیم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ما از کنجکاوی دربارهی ابر گذشته بودیم ما فقط کنجکاو باران و صدای سنتور بودیم آفتاب گرانبها بر سنتور میتابید ولگردان پیر سنگهای بهشت را بر پشت نهادند به دریا بردند ما را غم آنها شادی بود بیرحم هم نبودیم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «من برای ادامهی عمر همیشه پاییز را مثال میزدم مرا رها کنید که دریا عمق دارد من به عمق دریا امید ندارم من فقط امید دارم که هنوز نوازندهی سنتور جوان است.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر ما از کنجکاوی احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر ما از کنجکاوی احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023