دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت

دیدی که یار، جز سر جور و ستم نداشت _ 78

  • دانلود دکلمه صوتی شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت حافظ _ غزل 78 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم.

     

    شعر دیدی که یار، جز سر جور و ستم نداشت _غزل 78 _ حافظ

     

    دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت

    بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت

     

    یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم

    افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت

     

    بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار

    حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت

     

    با این همه هر آن که نه خواری کشید از او

    هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت

     

    ساقی بیار باده و با محتسب بگو

    انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت

     

    هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد

    مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت

     

    حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مدعی

    هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت حافظ است. این قطعه‌ها توسط فاطمه زندی، فریدون فرح‌اندوز و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    پیشنهاد ویژره برای مطالعه

    شعر ساعت اعدام احمد شاملو

    اشعار سهراب سپهری

    شعر قلبت را می‌برم ای.ای.کامینگز

    شعر چون دید پدر که دردمند است نظامی

     

    معنی دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت

    دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت.آیا دیدی که یار غیر از جور و ستم آرزو و هوای دیگر نداشت. عهد را شکست، پیمان را به هم زد و از غمِ ما هیچ غمگین نشد؟

     

    معنی یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم

    یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت.خدايا او را ببخش، هرچند که کبوتر دل مرا گرفت و کشت و حرمت صيد حرم دل را نگاه نداشت.

     

    معنی بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار

    بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت.این از بخت بد خودم بوده است که به من جفا رسید وگرنه نمی‌توان راه و رسم مهربانی و بزرگواری یار را نادیده گرفت.

     

    معنی با این همه هر آن که نه خواری کشید از او

    با این همه هر آن که نه خواری کشید از او هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت.با همه ستم هایی که یار و بخت بد نصیبم کرد، همچنان می گویم هر عاشقی که از دست معشوق زبونی نکشد، هرکجا که برود مورد احترام واقع نمی شود.

     

    معنی ساقی بیار باده و با محتسب بگو

    ساقی بیار باده و با محتسب بگو انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت. ای ساقی، شراب بیاور و با نهی کننده بگو که ما را نهی از منکر نکند زیرا جمشید همچنین جامی نداشت.

     

    معنی هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد

    هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت.هر عاشقِ سالک که به حرمِ جانان ره نبرد یعنی به درِ حرمِ جانان واصل نشد؛ بیچاره وادی حرم را طی کرد، امّا به حرم راه نیافت. خلاصه، عاشقی که با وجودِ سعی بسیار نتوانسته به درِ حریمِ جانان واصل شود، چون حاجی ای است که قطع بیابان کرده، امّا به زیارت مکه نایل نشده است.

     

    معنی حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مدعی

    حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مدعی هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت.حافظ تو گوی فصاحت را از میدان دربرده در اختیار‌گیر که مدعی تو نه هنری دارد و نه از هنر خبری.

     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت

     

    دکتر صحافیان می گوید:معشوق پیوسته ستمکار است و پیمان شکن و بی اعتنا به غم عاشق (بیان راز دل با خود یا مخاطب)
    یارب مگیرش ارچه دل جون کبوترم
    افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
    خدایا او را به این ستم بازخواست نکن هرچند کبوتر دلم را به زمین انداخت، کشت و حرمت عشق را هم نگه نداشت( نهایت بی اعتنایی معشوق و مستی او به زیبایی خویشتن)
    3-بلکه این ستم از سرنوشتم بوده و معشوق جز طریقه مهربانی و بخشش ندارد.
    4-با همه این ستمها، هر که در پیشگاهش خوار نشد، در هیچ درگاهی احترام و اعتبار نیافت( به طور پلکانی، ابتدا ستم معشوق، سپس اثبات پاکی او و در نهایت ذکر مقام والای دوست- در بیت 6 هم ادامه می یابد)
    5-اکنون ساقی شراب بیاور ( حال خوش آگاهی) و با مدعی( قزوینی: محتسب) بگو مقام ما را انکار نکن که جمشید هم چنین جام شرابی نداشت.
    6-هر رونده ای که به درگاه او نرسید، با بیچارگی به مسیر خود ادامه داد و به حریم عشق دست نیافت( تصویر زندگی)
    7- حافظ تو ( با این آگاهی و حال خوش) سعادتمندی( قزوینی فصاحت)در حالی که مدعی ناآگاه است که هیچ هنر و برتری ای ندارد.
    دکتر مهدی صحافیان

     

     

    معنی شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت چیست؟

    آیا دیدی که یار غیر از جور و ستم آرزو و هوای دیگر نداشت

     

    شعر دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت اثر کیست؟

    اثر حافظ عزیز است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    یاسمن

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *