شعر خنده های رفتگران احمدرضا احمدی

خنده‌های رفتگران در مه می‌درخشید

  • شعر خنده‌های رفتگران در مه می‌درخشید احمدرضا احمدی

     

    خنده‌های رفتگران در مه

    می‌درخشید

    درختان در مه ریشه‌ها را

    می‌پراکندند

    من می‌دانستم

    هنگام که مه تمام شود

    ریشه‌های عریان درختان

    بر کف خیابان است

    ساختمان پست و تلگراف

    که در روزهای دیگر سفید

    بود

    اکنون در مه، لرزان

    و شیری رنگ بود

    شیرفروشان آمدند

    مه رفته بود

    پسرک‌ها و دختران لاغر

    از مه بیرون بودند

    با نان و سبد میوه

    به رویا می‌رفتند

    من تمام مه را تنها آمدم

    به آفتاب رسیدم

    ساختمان پست و تلگراف

    سفیدی روزهای دیگر را

    داشت

    که من در همه‌ی آن روزها

    کارمندی ساده بودم

    بارانی سفید و کلاهی سیاه

    بر سر داشتم

    در همه‌ی آن روزها

    شما را مخفیانه دوست داشتم.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر هزار پله به دریا مانده است

    خنده‌های رفتگران در مه

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «خنده‌های رفتگران در مه می‌درخشید درختان در مه ریشه‌ها را می‌پراکندند من می‌دانستم هنگام که مه تمام شود ریشه‌های عریان درختان بر کف خیابان است ساختمان پست و تلگراف که در روزهای دیگر سفید بود» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «به آفتاب رسیدم ساختمان پست و تلگراف سفیدی روزهای دیگر را داشت که من در همه‌ی آن روزها کارمندی ساده بودم بارانی سفید و کلاهی سیاه بر سر داشتم در همه‌ی آن روزها شما را مخفیانه دوست داشتم.» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر خنده های رفتگران احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر خنده های رفتگران احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *