به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟

به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟

  • شعر به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟ _ ملک الشعرا بهار

    از ما چه می‌خواهند؟

     

    به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟

    ملوک عصر ز مشتی گدا چه می‌خواهند؟

     

    ز فقر مردیم‌، از نان ما چه می‌شکنند

    به جان رسیدیم‌، از جان ما چه می‌خواهند؟

     

    نوا نوای کسی بود و رقص رقص کسی

    درین میان ز من بینوا چه می‌خواهند؟

     

    خطا نمود شه و اجنبی سزایش داد

    ز ملتی که نکرده خطا چه می‌خواهند؟

     

    اگر به مسکو و باکو کسی گناهی کرد

    ز بصره و نجف وکربلا چه می‌خواهند؟

     

    ز هند و بصره گرفتند تا به مصر و حجاز

    خدا قبول کند! از خدا چه می‌خواهند؟

     

    به بیع قطع خریدند مملکت را مفت

    درتن معامله غیر از رضا چه‌می‌خواهند؟

     

    از آب حمام اینان گرفته‌اند رفیق

    زآبروی چنین آشنا چه می‌خواهند؟

     

    روا بود که بمیرند مردم از زن و مرد

    ز عزتی که ندارد بقا چه می‌خواهند؟

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    هر که دلارام دید از دلش آرام رفت – غزل 141

    53 – پری‌پیکر نگار پرنیان‌پوش – آغاز عشق فرهاد

    شه شبهه نمود درحق من _ حسب حال

    ای عاشقان ای عاشقان آمد گَهِ وَصل و لِقا – 34

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «به حیرتم که اجانب ز ما چه می‌خواهند؟ ملوک عصر ز مشتی گدا چه می‌خواهند؟ ز فقر مردیم‌، از نان ما چه می‌شکنند به جان رسیدیم‌، از جان ما چه می‌خواهند؟» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «از آب حمام اینان گرفته‌اند رفیق زآبروی چنین آشنا چه می‌خواهند؟ روا بود که بمیرند مردم از زن و مرد ز عزتی که ندارد بقا چه می‌خواهند؟» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر از ما چه می خواهند؟ ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر از ما چه می خواهند؟ ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *