دانلود دکلمه صوتی شعر آن پیک نامور که رسید از دیار دوست حافظ _ غزل 60 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر: آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار.
شعر آن پیک نامور که رسید از دیار دوست _ غزل 60 _ حافظ
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست
خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار
خوش میکند حکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
دل دادمش به مژده و خِجلَت همیبرم
زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست
شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز
بر حسبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست
سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟
در گردشند بر حَسَبِ اختیار دوست
گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست
کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز
تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست
دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟
مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حافظ قالب: غزل وزن شعر:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
شعر آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست حافظ است. این قطعهها توسط فاطمه زندی ، سهیل قاسمی، فریدون فرحاندوز، محسن لیله کوهی و زهرا بهمنی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا مولانا
شعر به حکمِ آن که ز دل ها بُوَد به دل ها راه ایرج میرزا
معنی آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست. آن قاصد خجسته ای که از سرزمین دوست به نزد من آمد، از خط خوشبوی دوست، دعایی برای حفظ جان من آورد.
معنی خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار
خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار خوش میکند حکایتِ عِزّ و وقارِ دوست.(در ادامه بیت قبل) جلال و جمال یار را خوب نشان میدهد و عز و وقار دوست را خوب حکایت میکند. یعنی اوصافِ حمیده دوست را بسیار عالی وصف میکند. منظور بیت: اوصاف جمیل دوست را خوب وصف میکند تا دلی که امیدوار دوست است در طلبش باشد یعنی غرضش از ذکر اوصاف کامل جانان ترغیب و تشویق عشاق به طلب وصل جانان است.
معنی دل دادمش به مژده و خِجلَت همیبرم
دل دادمش به مژده و خِجلَت همیبرم زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست.دل خود را به مژدگانی به (آن پیک) دادم اما از اینکه این سکه تقلبی را به او هدیه کردم، بسیار شرمگینم.
معنی شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز
شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز بر حسبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست.شکر خدا که به یاری بخت موافق و چاره ساز همه کار و بار یار بر وفق مراد است.
مدد: یاری و کمک
برحسب: مطابق و بر وفق
معنی سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟
سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟ در گردشند بر حَسَبِ اختیار دوست.این سیر و گردش افلاک و نجوم به میل و اختیار خودشان نیست بلکه تابع اراده و اختیار دوست بوده و به امر دوست در حرکتند نه به اختیار و ارداۀ خود . [ سپهر = فلک / گردش = گردیدن / حسَب = در اینجا به معنای «امر» آمده ]
معنی گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست.اگر باد فتنه هر دو عالم را به هم بزند، ما با چراغِ چشم در راهِ انتظار دوستیم.
یعنی حتی اگر تمام عالم را فتنه و آشوب فرا بگیرد، ما باز چشممان را از انتظار دوست برنمیداریم.
به هم زند: زیر و رو کند
انتظار: نظر
راهِ انتظار: مجازاََ راهی را گویند که در آن کسی منتظر باشد.
.
معنی گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست.ای نسیم سحری آن خاک خوشبختی را که در رهگذر و زیر پای دوست قرار دارد برای تقویت بینایی به چشمان من برسان.
معنی ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز
ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست.ما سر نياز با چشم باز بر آستانه دوست داريم تا چه كسي در كنار او درخواب ناز آرميده باشد.
معنی دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟
دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟ مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست .دشمن اگر درباره حافظ و علیه او حرف زند، چه باکی دارم. شکر خدا که شرمنده دوست نیستیم. یعنی وقتی مقبول دوست واقع باشم، دشمن هرچه میخواهد بگوید.
دیدگاه کاربران درباره شعر ن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
روفیا می گوید:حرز جان یعنی امان و پناه جان .
پادشاهان گاهی به کسانی انگشتر مهر خورده یا چیزی از این قبیل می دادند که اگر آن فرد آن را به ماموران دولت نشان می داد جانش در امان بود .
حال حافظ می گوید آن پیک نامور از سوی دوست این حرز را آورده تا پناه جان ما باشد . تا ما بدانیم در قلمرو فرماندهی او در امان هستیم .
از دست تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد.
بیت سوم: به مژده و شاباش (بابت ِ آن حِرز ِ جان یا امان نامه ی امروزی که آن پیک ِ نامور برایم آورده بود) دل ِ خودم را به او دادم. و الآن شرمگینم که چیز ِ تقلبی (بی ارزش) نثار ِ دوست کرده ام. نقد ِ قلب. «نقد» چون چیزی بوده که در آن لحظه در دسترسش بوده و نثار کرده و «قلب» اینجا به دو معنی «دل» و «تقلبی یا بدلی» آمده است.
بیت ششم: تصویرسازی از کسی که در باد با چراغی در دست، چشم انتظار است و راه کسی را انتظار می کشد. می گوید اگر باد ِ فتنه هر دو جهان را به هم زند (حتا اگر باد چراغ های واقعی را خاموش کند) ما با چراغ ِ چشم مان راه ِ دوست را انتظار می کشیم.
بیت هفتم: ای نسیم صبح، از خاک ِ خوشبختی که خاک ِ راه ِ دوست شده است، برای من بیاور که مانند سرمه ی جواهرین بر چشم ِ خودم بکشم آن خاک را.
بیت هشتم: ماییم و آستانه ی عشق و سر ِ نیاز (دلشوره) که حالا چه کسی در کنار ِ دوست به خوشی خوابیده است؟
بیت آخر: اگر دشمن بخواهد بدگویی حافظ را بکند باکی نیست. خدا را شکر که نزد ِ دوست شرمسار نیستم.
معنی شعر آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست چیست؟
آن قاصد خجسته ای که از سرزمین دوست به نزد من آمد
شعر آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست اثر کیست؟
اثر حافظ بزرگ است.
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023