شعر زمانی به تو نزدیک بودم – راینر مالکوفسکی
زمانی به تو نزدیک بودم.
آرام میروییدم در رگ و پیات.
پلکهایم را میگذاشتم
درست زیر پلکهای تو.
چشم میگشودیم با هم
و میدیدم:
سه قدم جلوتر،
یک صندلی حصیری،
و در آن،
مردی،
که روزنامه میخواند.
ترجمه : علی عبدالهی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
یکه سوار
(یَ یا یِ کِّ. سَ) (ص مر.) سوار یگانه، بی همتا در دلیری.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
زمانی به تو نزدیک بودم
شعری که خواندیم اثر «راینر مالکوفسکی» بود،مالکوفسکی از «شاعران آلمان» است. شعر بالا با سطر «زمانی به تو نزدیک بودم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر زمانی به تو نزدیک بودم
دیدگاهتان را درباره ی شعر زمانی به تو نزدیک بودم راینر مالکوفسکی، این شاعر خوبِ آلمان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023