دکلمه صوتی بر شاخ امید اگر بری یافتمی – رباعی 165از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی هم رشته خویش را سری یافتمی تا چند ز تنگنای زندان وجود.
بر شاخ امید اگر بری یافتمی
هم رشته خویش را سری یافتمی
تا چند ز تنگنای زندان وجود
ای کاش سوی عدم دری یافتمی
ای کاش سوی عدم دری یافتمی
در قالب رباعی ضربهی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق میافتد. از ابتدا انگار به گونهای شاعر میخواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد میماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «ای کاش سوی عدم دری یافتمی» میشناسند.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
دکلمه بر شاخ امید اگر بری یافتمی صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «بر شاخ امید اگر بری یافتمی » از خیام است. این قطعه ها توسط داوود ملک زاده و زهرا بهمنی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
معنی و تفسیر بر شاخ امید اگر بری یافتمی
اگر در همان ذره امیدی که باقی مانده نتیجه و ثمره ای وجود می داشت من الان وضع و حالم به مراتب بهتر بود. در بین همه سرها من هم سری داشتم و سر رشته ای داشتم. هستی و زندگی ما در این عالم هم چون زندان است. کاش از عالم وجود روزنه ای و پنجره ای به سمت امید باز می بود. ولی متاسفانه نیست. عدم چیزی نیست که8 وجود بخواهد بدان سو روزنه ای داشته باشد.
سخن از خیالاتی است که لباس واقعیت به تن نمی کند. ای کاش هایی است که فقط ای کاش است.
حسن جمشیدی
دیدگاه کاربران دربارهی بر شاخ امید اگر بری یافتمی
ایمان می گوید:
بر شاخ امید اگر بری یافتمی،
هم رشته خویش را سری یافتمی. (امیدی نیست که به مقصود برسم)
تا چند ز تنگنای زندان وجود؟!
ای کاش سوی عدم دری یافتمی…(دلیلی برای ماندن ندارم، ای کاش دلیلی برای رفتن وجود داشت)
ساکت می گوید:
خیام در بیت اول از زرد و خشکیده بودن شاخه امیدش و از پریشانی و سردرگمی حاصل از این ناامیدی پرده برداشته است. اما راز این ناامیدی را میتوانیم در بیت دوم کشف کنیم. از نظر خیام وجود نه یک حقیقت بلند و باشکوه، بلکه یک زندان تنگ و باریک است که پیوسته ما را در اسارت خود نگاه داشته و هیچ دری برای گریختن از وجود و پیوستن به عدم پیش روی ما گشوده نیست. همیشه باید باشیم و هیچ راهی برای نبودن وجود ندارد. همان گونه که عزیزالدین نسفی به این مطلب اعتقاد داشت که آنچه هست، قبل از این بوده و بعد از این نیز خواهد بود
شعر بر شاخ امید اگر بری یافتمی اثر کیست؟
این شعر اثر خیام است.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024