بررسی-دستور-تاریخی-در شعر-شاملو

بررسی دستور تاریخی در شعر

  • بررسی دستور تاریخی در شعر شاملو : زبان پدیده ای است پویا و در حال تحول است اما پاره ای از اوقات بنا به دلایلی شاعران و نویسندگان یک زبان تصمیم به استفاده از اشکال گذشته زبان میگیرند. احمد شاملو یکی از شاعران فارسی زبان است که رواج باستان گرایی در زمان او و هم چنین انس او با تاریخ بیهقی موجب عناصری از دستور زبان پیشین را در کار خود بیاورد این پژوهش کاربرد دستور تاریخی زبان را در شده آثار شاملو بررسی میکند. دستور تاریخی دستور تاریخی شامل قواعد دستوری ربانی میشود که در قرون و اعصار گذشته بین گویندگان یک زبان رواج داشته و با دستور زبانی کا امروز به کار برده میشود متفاوت است در واقع «دستورتاریخی، تحول دستوری زبان را در طول زمان بررسی میکند» (فرشیدورد: ۳۶:۱۳۸۷)

    نویسنده : شیوا شاکری

    از آرشیو مطالب نیز دیدن کنید:

    نقد ادبی احمد شاملو اشعار احمد شاملو

     

    الف. بامداد

    احمد شاملو شاعر سپیدسرای ایرانی متولد سال ۱۳۰۴ در تهران متولد شد کودکی اش را در خارج از تهران گذراند و در جوانی به تهران بازگشت وی به روزنامه نویسی و اداره مجلات ادبی اشتغال داشت.
    شاملو در عرصه شعر در قالب سپید طبع آزمایی میکرد و این انتخاب هم نتیجه عقیده او درباره شعر است و هم نتیجه نا آشنایی نسبی او با شعر قدیم فارسی و هم نتیجه مانوس نبودنش با موسیقی اصیل ایرانی غلامرضایی: ۴۸۴:۱۳۷۷ به نقل از اسداللهی ۴۷:۱۳۹۵)
    شاملو در سرایش اشعارش به شیوههای مختلف از دستور تاریخی بهره برده که در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.

    ۱- استفاده از فعل پیشوندی

    بی گاهان
    به غربت
    به زمانی که خود در نرسیده بوده.

    ۲- کاربرد فعل مضارع ساده در جایی که امروز با «می» می آید:

    بدان سان که کنون ام
    شب بی روزن هرگز
    چنان نماید که کنایتی طنز آلود بوده است
    (شاملو: ۴۵۱).

    ۳- کاربرد فعل بسیط:

    نفرتی
    از هر آن جه بازمان دارد
    از هر آن چه محصورمان
    از هر آن چه واداردمان
    که به دنبال بنگریم.

    ۴- کاربرد افعالی که امروز در زبان معیار کاربردی ندارد:

    به حماقتی خنده می زند که تو
    از وحشت مرگ
    بدان تن در داده ای.

    ۵- آوردن «ب» بر سر فعل منفی:

    اما من آن گاه نیز بنخواهم جنبید» (همان: ۴۸۶)

    ۶- آوردن توانستن به عنوان فعل کمکی صرف میشود و فعل اصلی ثابت می ماند:

    که ظلمت گردان شب چگونه تواند شد.

    ۷- کاربرد شکل دو مفعولی افعالی که این شکلشان امروز کاربرد ندارد:

    از کلبه پا برجای ما
    به پیچ دور دست جاده
    می گریزاند.

    ۸- تطابق صفت و موصوف:

    تا دریابند که جلادان ایشان همه پای در زنجیران اند…» (همان: ۴۶۴)

    ۹- به کار بردن دو حرف اضافه برای یک متمم:

    وانسان
    جاودانه پا دربند
    به زندان بنده گی اندر
    بماند.

    ۱۰ – استفاده از «نه» برای منفی کردن جمله:

    سبویی نیست
    تا آبش دهم
    و برآسودن از خستگی را
    بالینی نه
    که بنشانم اش.

    ۱۱- ترخیم:

    سرود انده گزاری های من است .

    ۱۲- تقديم فعل:

    انده گساری او
    می کاود از دو چشم
    در رنگهای مبهم و مغشوش و گنگ هیچ
    ابهام و پرسشی که نمی داند
    قرار گرفتن فعل در وسط جمله
    من هم دست توده ام
    تا آن دم که توطئه می کند گسستن زنجیر را.

    تقدیم مسند:

    چنینم من.

    تاخیر نهاد:

    زندانی دیوارهای خوش آهنگ الفاظ بی زبان
    اگر که بیهده زیباست شب
    برای چه زیباست
    شب

    قرار گرفتن نهاد در وسط :

    ابلها مردا
    عدوی تو نیستم من
    انکار توام.

    تقديم مفعول:

    بیابان را سراسر مه گرفته ست.

    قرار گرفتن مفعول بعد از فعل:

    بهتان مگوی
    که آفتاب را با ظلمت نبردی در میان است.

    تقديم قيد:

    و قطره قطره های خون من
    که در گلوی معلول یک عشق
    می خندد.

    تاخیر قید:

    شادی تو بی رحم است و بزرگوار.

    آوردن قید در وسط :

    بادی شتاب ناک گذر کرد
    بر
    خفتگان خاک.

    تقديم متمم:
    بر درگاه هر ثقبه
    سایه ها
    روسبیان آرامشاند.

    تاخير متمم:
    لقمه یی ست گلوگیر
    تا فریاد برنیارم
    از رنجی که میبرم.

    حذف فعلها به قرینه:

    خود نه از امید رستم نی ز غم (همان: ۳۲۴)

    نفس با خستگی در جنگ
    من با خویش
    پا با سنگ
    چه راه دور.

    کاربرد فعل تمنایی:

    کاش در این جهان مردگان را
    روزی ویژه بود

    کاربرد فعل دعایی:

    تا از گزند اهرمنان کتاب خوار
    که مادربزرگان نرینه نمای خویش اند
    امانمان باد.

    ساخت متمم با دو حرف اضافه:

    اینان دردند و بود خود را
    نیازمند جراحات به چرک اندر نشسته اند.

    قرار دادن ضمیر متصل در جایی غیر از آن چه امروز قرار میگیرد:

    بر آن فانوس کش دستی نیفروخت (همان: ۸۷)
    و موارد بی شمار دیگر که به دلیل جلوگیری از اطاله کلام از آوردنشان پرهیز شد.

     

    نتیجه گیری مقاله ی بررسی دستور تاریخی در شعر الف. بامداد

    شاملو از دستور تاریخی برای بهبود کیفیت شعرهایش به خوبس استفاده کرده است و می توان گفت با استفاده از این شیوه توانسته در برجسته کردن مفهوم و یا آهنگ شعر موفق باشــد ایــن موضوع را وقتی میتوانیم در یابیم که شعر را با حذف دستور تاریخی بازنویسی کنیم به عنوان مثال کوها با همند و تنهایند همچو ما با همان تنهایان را به صورت کوهها با همند و تنهایند همجو ما که با هم تنهاییم بنویسیم دیگر چیزی از آهنگ شعر باقی نمیماند و شعر به اندازه کافی مخاطب را سوی ب تعمق در مفهوم نمیکشاند البته این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که این شیوه در بغضی موارد شعر او را دیریاب کرده و ار اقبال عمومی دور .

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *