آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی

آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی

  • شعر آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی – هاینریش هاینه

     

    آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی
    که روزگار درازی من مالک قلبت بودم .
    دلکت چه شیرین، خطاکار و کوچک بود !
    از این شیرین تر و خطاکارتر نمی توان یافت !
    آه که تو عشق و اندوهی را به فراموشی سپردی
    که قلبم را می فشردند
    نمی دانم، عشق برتر از اندوه بود؟
    تنها میدانم هر دو بزرگ بودند … .

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    آدم ها وقتی می آیند – به خواب و خاطره ی آدم برنگردید

    نگار من تن سیمین خود برخت سیاه

    در شکر من که خاقانیم به منت شاه – ۴

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی

    شعری که خواندیم اثر «هاینریش هاینه» بود،هاینه از «شاعران آلمان» است. شعر بالا با سطر «آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

    دیدگاه شما درباره شعر آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی

    دیدگاهتان را درباره ی شعر آه که تو به تمامی به فراموشی سپردی هاینریش هاینه، این شاعر خوبِ آلمان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *