می خواهمت سرود بت بذله گوی من – شعر می خواهم از تو بشنوم هوشنگ ابتهاج
می خواهمت سرود بت بذله گوی من
روی لبش شکفت گل آرزوی من
خندید آسمان و فروریخت آفتاب
در دیه امیدم باران روشنی
جوشید اشک شادی ازین پرتو افکنی
بخشید تازگی به گل گلشن شباب
می خواهمت شنفتم و پنداشتم که اوست
پنداشتم که مژده آن صبح روشن است
پنداشتم که نغمه گم گشته من است
پنداشتم که شاهد گمنام آرزوست
خواب فریب باز ز لالایی امید
در چشم آزمایش من آشیانه ساخت
نای امید باز نوای هوس نواخت
باز بز برای بوسه دل خواهشم تپید
می خواهمت شنفتم و دنبال این سرود
رفتم به آسمان فروزنده خیال
دیدم چو بازگشتم ازین ره شکسته بال
این نغمه آه نغمه ساز فریب بود
می خواهمت بگو و دگرباره ام بسوز
در شعله فریب دم دلنشین خویش
تا نوکم امید شکیب آفرین خویش
آری تو هم بگو که درین حسرتم هنوز
پایان این فسانه ناگفته تو را
نیرنگ این شکوفه نشکفته تو را
می دانم و هنوز ز افسون آرزو
در دامن سراب فریبننده امید
در جست و جوی مستی این جام ناپدید
می خواهم از تو بشنوم ای دلربا بگو
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی هوشنگ ابتهاجاشعارهوشنگ ابتهاج
مجموعه شعر سراب
صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج
کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج
می خواهمت سرود بت بذله گوی من
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «می خواهمت سرود بت بذله گوی من روی لبش شکفت گل آرزوی من خندید آسمان و فروریخت آفتاب در دیه امیدم باران روشنی جوشید اشک شادی ازین پرتو افکنی بخشید تازگی به گل گلشن شباب» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «آری تو هم بگو که درین حسرتم هنوز پایان این فسانه ناگفته تو را نیرنگ این شکوفه نشکفته تو را می دانم و هنوز ز افسون آرزو در دامن سراب فریبننده امید در جست و جوی مستی این جام ناپدید می خواهم از تو بشنوم ای دلربا بگو» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر می خواهم از تو بشنوم هوشنگ ابتهاج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر می خواهم از تو بشنوم هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023
