یغما گلرویی

عوض کردن مدام کانالای تلویزیون

عوض کردن مدام کانالای تلویزیون – مردمای من کجا رفتن

عوض کردن مدام کانالای تلویزیون – شعر مردمای من کجا رفتن – چارلز بوکوفسکی   عوض کردن مدام کانالای تلویزیون قیافه هایی رُ می بینی که هیچ کدوم واقعی نیستن با یه وحشت واقعی شاخ به شاخی بجنب بجنب بیشتر کمتر صورتا بهت فرمون می دن اونا رُ با چی پر کردن؟ چه جوری جا[…]

سگی که تو ظل تابستون

سگی که تو ظل تابستون

شعر سگی که تو ظل تابستون – چارلز بوکوفسکی   سگی که تو ظل تابستون یکه و تنها روی پیاده روی داغ پرسه میزنه قدرت ده هزار تا خدا رو داره ! مگه نه ؟ مترجم: یغما گلرویی   پیشنهاد ویژه برای مطالعه: گر باده خوری تو با خردمندان خور – 109 حتی اگر عشق[…]

همیشه‌ یه‌ صدایی‌ رو میشنوی‌

همیشه‌ یه‌ صدایی‌ رو میشنوی‌

شعر همیشه‌ یه‌ صدایی‌ رو میشنوی‌ – شل سیلوراستاین   همیشه‌ یه‌ صدایی‌ رو میشنوی‌، که‌ آروم‌ آروم‌ بهت‌ می‌گه‌: « این‌ کار درسته‌ و اون‌ کار درست‌ نیس‌» نه‌ معلّم‌ نه‌ بابا ننه‌ نه‌ کیشیش‌ نه‌ رفیق‌ نه‌ هیچ‌ آدم‌ باکلّه‌ی‌ دیگه‌یی‌، نمی‌تونه‌ بهت‌ بگه‌ چه‌ کاری‌ درسته‌ و چه‌ کاری‌ غلط‌! فقط‌ به‌[…]

گاه-از-عبور-طوفانُ-صاعقه

گاه‌ از عبور طوفانُ صاعقه – درخت زندگی

گاه‌ از عبور طوفان‌ُ صاعقه – شعر درخت زندگی – مارگوت بیکل   گاه از عبور طوفانُ صاعقه شاخ‌ُ برگ‌ درخت زندگی‌ بر خاک‌ می‌غلتد اما تنه‌ پابرجاست‌ استوارُ خَدَنگ‌… هر چه‌ ریشه‌ها عمیق‌تر باشند ، سرشاخه‌ها به‌ خورشید نزدیک‌ترند ! این‌ چنین‌ است‌ که‌ شاخه‌های‌ تازه‌ وُ برگ‌های‌ سبز دوباره‌ می‌رویند ! مترجم : یغما گلرویی[…]

نامت-را-در-شبی-تار-بر-زبان-می-آورم

نامت را در شبی تار بر زبان می آورم

نامت را در شبی تار بر زبان می آورم – شعر نامت را در شبی تار بر زبان می آورم – فدریکو گارسیا لورکا   نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌ ستارگان‌ برای‌ سرکشیدن‌ ماه‌ طلوع‌ می‌کنند و سایه‌های‌ مبهم‌ می‌خسبند خود را تهی‌ از ساز شعف‌ می‌بینم‌ ساعتی‌ مجنون‌ که‌ لحظه‌های‌[…]