نامت-را-در-شبی-تار-بر-زبان-می-آورم

نامت را در شبی تار بر زبان می آورم

  • نامت را در شبی تار بر زبان می آورم – شعر نامت را در شبی تار بر زبان می آورم – فدریکو گارسیا لورکا

     

    نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌
    ستارگان‌
    برای‌ سرکشیدن‌ ماه‌ طلوع‌ می‌کنند
    و سایه‌های‌ مبهم‌
    می‌خسبند
    خود را تهی‌ از ساز شعف‌ می‌بینم‌
    ساعتی‌ مجنون‌ که‌ لحظه‌های‌ مرده‌ را زنگ‌ می‌زند
    نامت‌ را در این‌ شب‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌

    نامی‌ که‌ طنینی‌ همیشگی‌ دارد
    فراتر از تمام‌ِ ستارگان‌
    پرشکوه‌تر از نم‌نم‌ باران‌
    آیا تو را چون‌ آن‌ روزهای‌ ناب‌
    دوست‌ خواهم‌ داشت؟

    وقتی‌ که‌ مه‌ فرونشیند،
    کدام‌ کشف‌ تازه‌ انتظار مرا می‌کشَد؟
    آیا بی‌دغدغه‌تر از این‌ خواهم‌ بود؟
    دست‌هایم‌ برگچه‌های‌ ماه‌ را فرو می‌ریزند.

    مترجم: یغما گلرویی

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه:

    تا چشم انتظار تو باشم – مرا پیکری است

    لبهایت را بیشتر از تمامی کتاب هایم دوست می دارم-با لبهای تو دیگر نیازی به کلمه ها نخواهم داشت

    بادی وزیده است و باران را برده است – فکر می‌کنم

    بدان که بسیار غمگینی – شعری را اگر فهمیدی …

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    شعر جهان

     

    نامت را در شبی تار بر زبان می آورم

    شعری که خواندیم اثر «فدریکو گارسیا لورکا» بود،گارسیا لورکا از «شاعران اسپانیا » است. شعر بالا با سطر «نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟

     

    دیدگاه شما درباره شعر نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌ فدریکو گارسیا لورکا

    دیدگاهتان را درباره ی نامت‌ را در شبی‌ تار بر زبان‌ می‌ آورم‌ فدریکو گارسیا لورکا، این شاعر خوبِ اسپانیا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *