شعر ایرج میرزا با فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

شعر خواهد اینک ز جناب تو بار ایرج میرزا

خواهد اینک ز جناب تو بار

شعر خواهد اینک ز جناب تو بار ایرج میرزا    خواهد اینک ز جناب تو بار بندۀ ناچیز تو عبدالحمار !     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  شعر پوزخند تد هیوز شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2 دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور[…]

شعر این هلال ابرو دو سال بعد ماهی می‌شود ایرج میرزا

این هلال ابرو دو سال بعد ماهی می‌شود

شعر این هلال ابرو دو سال بعد ماهی می‌شود ایرج میرزا    این هلال ابرو دو سال بعد ماهی می‌شود در میان گلرخان صاحب کلاهی می‌شود   خلق می‌گویند مستوفی الممالک آدمست در میان خلق گاهی اشتباهی می‌شود     مطالب بیشتر در:       پیشنهاد ویژه برای مطالعه  شعر پوزخند تد هیوز شعر[…]

شعر صبح دم کاین طایر چرخ آشیان بامداد ایرج میرزا

صبح دم کاین طایر چرخ آشیان – بامداد

شعر صبح دم کاین طایر چرخ آشیان – بامداد ایرج میرزا    صبح دم کاین طایر چرخ آشیان آفتابی گردد از بالای کوه   تفته رخ، بال کوبان، پرزنان از پر و بالش چمن گیرد شکوه   نغمه خوان مرغ سحر بر شاخسار بینی آن پروانۀ خوش خال و خط   جسته بیرون از غلاف[…]

شعر ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل ایرج میرزا

ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل

شعر ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل ایرج میرزا    ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل از چه رو شعر و خط ما را گرفتی سرسری؟   بد نکردم من که چونین گوهر ارزنده را با ادب کردم نثار بزم چون تو گوهری   شعر و خط من بود آن گوهر سنگین بها[…]

شعر میرزا عارف که زیر بار فضل ایرج میرزا

میرزا عارف که زیر بار فضل

شعر میرزا عارف که زیر بار فضل ایرج میرزا  ماده تاریخ وفات میرزا عارف (۱۳۰۷ هق)   میرزا عارف که زیر بار فضل قد تیرش چون کمان آمد دو تای   رنج ها برد از پی تحصیل علم تا به ملک علم شد کشور گشای   شد پسند حضرت میر نظام آن جوان و پیر[…]

شعر ای وثوق الدوله آمد فصل دی مزاح با وثوق الدوله ایرج میرزا

ای وثوق الدوله آمد فصل دی – مزاح با وثوق الدوله

شعر ای وثوق الدوله آمد فصل دی – مزاح با وثوق الدوله ایرج میرزا    ای وثوق الدوله آمد فصل دی فصل دی آمد وثوق الدوله ای   بند بندم این گواهی می دهد یک شکر لب چون تو در آفاق نی   بسکه آب هندوانه می خوری هندوانه شد گران در شهر ری  […]

شعر روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه ایرج میرزا

روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه

شعر روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه ایرج میرزا  قربان کمال السلطنه   روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه دوستان بودند مهمان کمال السلطنه   حیف از فرط کسالت طبعم از گفتن بریست این قدر گویم که قربان کمال السلطنه     مطالب بیشتر در:         پیشنهاد ویژه برای مطالعه […]

شعر صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان بامداد ایرج میرزا

صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان – بامداد

شعر صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان – بامداد ایرج میرزا    صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان بال بگشاید فراز کوهسار   پنجه و منقار نورافشان او پرده شب را نماید تار و مار   در چمن پروانه عاشق منش آن گل جان دار خوش نقش و نگار   از غلاف پیرهن آید برون پیرهن بر[…]

شعر هیچ می‌دانی تو هر طفلی که آید در جهان ایرج میرزا

هیچ می‌دانی تو هر طفلی که آید در جهان

شعر هیچ می‌دانی تو هر طفلی که آید در جهان ایرج میرزا  علت بی تابی نوزاد   هیچ می‌دانی تو هر طفلی که آید در جهان از چه توأم با عُوَیل و ضَجه و زاری بُوَد   گرچه خون می‌خورده اندر حبس تاریک رحم وین زمانش نوبت شیر و شکر خواری بود   این از[…]

شعر قبض آقای کمال السلطنه است قطعه ایرج میرزا

قبض آقای کمال السلطنه است – قطعه

شعر قبض آقای کمال السلطنه است – قطعه ایرج میرزا    قبض آقای کمال السلطنه است بایدش امضا کنی بسیار زود   پس فرصتی با همین مَشدی سُهَیل تا نمایم من دُعا بر آن وجود   گر رسوم از ما طمع داری بگو ما خداوندانِ احسانیم و جود     مطالب بیشتر در:    […]

شعر یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما رم ایرج میرزا

یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما – رم

شعر یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما – رم ایرج میرزا    یارب این عادت چه می‌باشد که اهل ملک ما گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رم می‌کنند   جمله بنشینند با هم خوب و برخیزند خوش چون به پیش در رسند از همدگر رم می‌کنند   همچنان در موقع[…]

شعر اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او ایرج میرزا

اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او

شعر اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او ایرج میرزا    اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او بهتر است گل یقین است این که گفت و گو ندارد   پیش روی چشم او گر لاله و نرگس بروید لاله و نرگس یقیناً هیچ چشم و رو ندارد   از برای[…]

شعر دیده ام من رُبعِ مَسکون را، برادر جان من! ایرج میرزا

دیده ام من ربع مسکون را، برادر جان من!

شعر دیده ام من ربع مسکون را، برادر جان من! ایرج میرزا  کوه نور   دیده ام من رُبعِ مَسکون را، برادر جان من! در تمام ربع مسکون این چنین کون هیچ نیست   کوهِ نور است آن کفل در پشتِ آن دریایِ نور کوه و دریایی چنین در ربع مسکون هیچ نیست!   مطالب[…]

شعر سَجعِ مُهرِ شُتُر ایرج میرزا

گاه بارم خار باشد گاه در – سجع مهر شتر

شعر سجع مهر شتر ایرج میرزا   گاه بارَم خار باشد گاه دُر یار حاجی عَبدُهُ الرّاجی شتر!     مطالب بیشتر در:           پیشنهاد ویژه برای مطالعه  شعر پوزخند تد هیوز شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2 دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور بازسرایی[…]

شعر غَلَبه بر خَشم ایرج میرزا

پیش تر زان کت غضب گردد عیان – غلبه بر خشم

شعر غلبه بر خَشم ایرج میرزا   پیش تر زان کِت غَضَب گردد عیان از اَلِف تا یا اَلفبا را بخوان   کاندر این ضِمن اُفتَدَت صَفر از جوش از جُنون فارِغ شَوی آیی به هوش   مطالب بیشتر در:           پیشنهاد ویژه برای مطالعه  شعر پوزخند تد هیوز شعر ای[…]

شعر باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من ایرج میرزا _ غزل 16

باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من

باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من ایرج میرزا _ غزل 16   باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من تا سحر سودایِ آن زلفِ چو زنجیر است و من   دیگران سر مست در آغوشِ جانان خفته اند آنکه بیدارست هر شب مرغِ شبگیر است و من  […]

شعر چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید ایرج میرزا _ غزل 8

چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید

چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید ایرج میرزا _ غزل 8   چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید راست باشد این مثل کز کار کار آید پدید   جهد کردم تا نگویم رازِ دل بر هیچکس می کشان را رازِ دل بی اختیار آید پدید   گر مرا آسوده[…]

شعر روزگار آسوده دارد مردم آزاده را ایرج میرزا _غزل 2

روزگار آسوده دارد مردم آزاده را

شعر روزگار آسوده دارد مردم آزاده را ایرج میرزا _غزل 2    روزگار آسوده دارد مردم آزاده را زحمتِ سِندان نمی آید در بگشاده را   از سرِ من عشق کی بیرون رود مانندِ خلق چون کنم دور از خود این همزادۀ آزاده را   خوش نمی آید به گوشم جز حدیثِ کودکان اصلاً اندر[…]

شعر بیضه‌ام رنجور شد از بیضه‌ات دور ای وزیر ایرج میرزا

بیضه‌ام رنجور شد از بیضه‌ات دور ای وزیر

شعر بیضه‌ام رنجور شد از بیضه‌ات دور ای وزیر ایرج میرزا  مزاح با یکی از وزیران   بیضه‌ام رنجور شد از بیضه‌ات دور ای وزیر پرسشی کن گاه‌گاه از حالِ رنجور ای وزیر   دیر گاهی شد که از احوالِ تخمم غافلی این چنین غفلت بود از چون تویی دور ای وزیر   از همان[…]

شعر تا شهنشاهِ جهان گردید مهمانِ وزیر ایرج میرزا

تا شهنشاهِ جهان گردید مهمانِ وزیر

شعر تا شهنشاهِ جهان گردید مهمانِ وزیر ایرج میرزا  خوشامد به شاه در مهمانیِ وزیر   تا شهنشاهِ جهان گردید مهمانِ وزیر متّفق دید آسمان بختِ جوان با رایِ پیر   عمر ها پرورده شد در مرتعِ گردون حَمَل تا چنین روزی شود طبخِ خدیوِشیر گیر   شیرِ گردون کرد فر به خویش را تا[…]

شعر خواب دیدم که خدا بال و پری داده مرا ایرج میرزا

خواب دیدم که خدا بال و پری داده مرا ایرج میرزا

شعر خواب دیدم که خدا بال و پری داده مرا ایرج میرزا   خواب دیدم که خدا بال و پری داده مرا در هوا قوّت سیر و سفری داده مرا   همچو شاهین به هوا جلوه‌کنان می‌گذرم تیزرو بالی و تازنده پری داده مرا   هر کجا قصد کنم می‌رسم آنجا فی‌الفور گویی از برق،[…]

دیدم-اندر-گردش-بازار-عبداللّه-را-ایرج-میرزا

دیدم اندر گردش بازار عبداللّه را – شعر دیدار

دیدم اندر گردش بازار عبداللّه را – شعر دیدار – ایرج میرزا   دیدم اندر گردش بازار عبداللّه را این عجب نبود که در بازار بینم ماه را   مردمان آیند استهلال را بالای بام من به زیر سقف دیدم روی عبداللّه را   یوسُفِ ثانی به بازار آمد ای نَفسِ عزیز رو بخر او[…]

دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»