باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من ایرج میرزا _ غزل 16
باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من
تا سحر سودایِ آن زلفِ چو زنجیر است و من
دیگران سر مست در آغوشِ جانان خفته اند
آنکه بیدارست هر شب مرغِ شبگیر است و من
گفته بودم زودتر در راهِ عشقت جان دهم
بعد از این تا زنده باشم عُذرِ تأخیر است و من
سُبحَه و سَجّاده و مُهری مرتّب کرده شیخ
تا چه پیش آید خدا یا دامِ تزویر است و من
از درِ شاهانِ عالَم لَذَّتی حاصل نشد
بعد از این در کنجِ عُزلت خدمتِ پیر است و من
با چنین رعنا غزالی خدعه ساز و عشوه باز
پنجه اندر پنجه کردن قوّۀ شیر است و من
هر گرفتاری کند تدبیرِ استخلاصِ خویش
تا گرفتارش شوم پیوسته تدبیر است و من
مَنعَم از کوشش مکن ناصح که آخِر می رسم
یا به جانان یا به جان میدانِ تقدیر است و من
تا نویسم شِمّهای از شرحِ دردِ اشتیاق
از سرِ شب تا سحر اسبابِ تحریر است و من
شاه می خواهم که گوید در رخِ اعدایِ مُلک
قطع و فصلِ این دعاوی کارِ شمشیر است و من
در نظامِ امرِ کشور در رواجِ خطِّ عشق
آنکه بتواند سرافرازی کند میر است و من
خواجۀ اعظم نظام السّلطنه کز خدمتش
آنکه نازد بر زمین و آسمان تیر است و من
پیش اربابِ هنر در یک دو بیت از این غزل
قافیه گر شایگان شد عذر تقصیر است و من
مطالب بیشتر در:
ایرج میرزاشعر مشروطه
وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بالها مولانا – غزل 2
دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جگر واژهایستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. ا را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من تا سحر سودایِ آن زلفِ چو زنجیر است و من دیگران سر مست در آغوشِ جانان خفته اند آنکه بیدارست هر شب مرغِ شبگیر است و من» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «خواجۀ اعظم نظام السّلطنه کز خدمتش آنکه نازد بر زمین و آسمان تیر است و من پیش اربابِ هنر در یک دو بیت از این غزل قافیه گر شایگان شد عذر تقصیر است و من» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من ایرج میرزا
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024