سنگدل

سنگدل

من نمی دانستم که در آن مغز پر از واژه و شعر سنگها روی هم انباشته است وندر آن دل که به زیبایی روح انجامد تیره خونی به رگش جاری است نه به غیرت نازد نه به تفسیر دل صاف دگر پردازد نه به ده واژه حق دگر از پاکی گفتار کسی یاد نکرد و[…]

زمستان عروسی آسمان و زمین است

زمستان عروسی آسمان و زمین است

  بر روی زمین برف شادی می ریزد از آسمان ،از آسمانی با کلاه ابری سفید و زمینی تشنه برف شادی . آسمان لباس ابری اش را می پوشد و به خاطر می آورد، وقتی در بهار دل انگیز همه شاخه های درختان دست بر آسمان به دعا بر می دارند و از جوانه های[…]