موسیقی واژه ها

موسیقی واژه ها

موسیقی واژه ها   عاشقان را در گورستانی، در کنار آسیاب های بادی، در زیر سایه ی چند سپیدار و سیب و بید، به خاک بسپارید، تا با قار قار کلاغان در آن تنهایی ژرف گور، افزون شود اندوه شان… مهدی بابایی ( سوشیانت )   موسیقی واژه ها 2   پس از مرگم، در[…]

ای شعر، ای کیمیای واژه ها !

ای شعر، ای کیمیای واژه ها !

ای شعر، ای کیمیای واژه ها !   ای شعر، ای کیمیای واژه ها ! اینک که جغرافیای جهان در احتکار استبداد است و مغز انسان در استعمار عشق، تو اقلیم کوچکی را در ذهن من، باقی بگذار برای اندیشیدن به آزادی اینک که کودک استبداد، گردن بندی به سینه دارد، از شاپرک های مرده[…]

واژه های توفانی

واژه های توفانی

واژه های توفانی   گیسوی سیاه تو روز، تکه ای لمس شدنی از شب، و چشم هایت در شب، تکه ای از آسمان آبی، به جای مانده از روز است وه ، آزادی قرینه ی لب های توست یک انار ترک برداشته، بر بلندترین شاخه ی درخت عشق، که چیدنش محال است آری، قرینه ی[…]

واژه های توفانی

واژه های توفانی

واژه های توفانی   چشمان سبز تو در زمستان های برفی همیشه یاد آور چمنزارهای سبز بهارند چشمان سبز و گونه های سپید و لبان سرخ تو پرچم جمهوری اهورایی غم زده گان جهان است مژه هایت، نرده های استبدادی ست، بر گرداگرد زیبایی چشمانت زیبایی سوار بر قایقی چوبی، سرگردان است در دریاچه ی[…]

چون گرگی وحشی به کمین نشسته ام تو را

چون گرگی وحشی به کمین نشسته ام تو را

چون گرگی وحشی به کمین نشسته ام تو را   چون گرگی وحشی به کمین نشسته ام تو را و روزی در هوای مه آلود، در دامنه ی کوهی خلوت، تند و تیز تو را چون آهویی به زمین می زنم گردن تو را به دهان می گیرم ای استبداد و کشان کشان به پای[…]

گل واژه

گل واژه

گل واژه   در باغ سکوت، آزادی شبیه آرامش دخترکی ست، خفته در سایه ی درختان گلابی، که با نیش زنبور بی احساس، ناگهان به گریه می افتد.   مهدی بابایی (سوشیانت)