معنی ذائل به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ باء در گویش ها و لهجه ها.
معنی ذائل
معنی : دارای ذیل، درازدامن.
معنی ذائل در فرهنگ فارسی
نعت فاعلی از ذیل . دراز دنبال .
معنی ذائل در فرهنگ عمید
دارای ذیل، درازدامن، درازدنبال.
معنی ذائل در لغت نامه دهخدا
ذائل. [ ءِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ذیل. || درازدنبال : فرس ٌ ذائل ؛ اسبی درازدم. || ذیل ٌ ذائل ؛ خواری. رسوائی. || درع ٌ ذائل ؛ زره درازدامان. || حِلَق ٌ ذائل ؛ حلقه های زره باریک و لطیف مائل بدرازی.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه ذائل
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پپیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر آی آدم ها نیما یوشیج
نامه های نیما یوشیج
نامه های احمد شاملو به آیدا
شعر مسافر سهراب سپهری
- شعر چو باد، عزم سر کوی یار خواهم کرد _ 135 - آگوست 25, 2023
- بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد _ 134 - آگوست 24, 2023
- صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد _133 - جولای 12, 2023