7 جمله معروف درباره خوب بودن الن دوباتن

7 جمله معروف درباره خوب بودن الن دوباتن – تکه کتاب

  • 7 جمله معروف درباره خوب بودن الن دوباتن: در این مطلب 7 عدد از جملات معروف و درخشان کتاب درباره ی خوب بودن الن دوباتن را گلچین کرده‌ایم. این جملات تکه کتاب های نابی هستند از نویسندگانی بزرگ که می‌توانید به وسیله‌ی دکمه‌‌های زیر از آرشیو کاملشان دیدن کنید.

     

    متن زیبا الن دوباتن

     

     

    7 جمله معروف درباره خوب بودن الن دوباتن

     

    اینکه بکوشیم تا آدم خوب‌تری باشیم، آرزوی بی‌وجه و نومیدکننده‌ای به نظر می‌رسد. ما در تئوری، به خوب علاقه داریم. اما در عمل، این مفهوم به‌شکل خجالت‌آوری بی‌خاصیت، سربه‌زیر، خسته‌کننده و حتی بی‌بخار است. این روزها آدم خوبی بودن مثل این است که تنها وقتی که همه گزینه‌های دشوارتر و سودمندتری از بین رفتند، بکوشیم که آن گونه باشیم

     

     

    سایر آدم‌ها به این خاطر این‌قدر زننده و نامطبوع هستند که دارند رنج می‌کشند. تنها دلیلی که آن‌ها ما را آزار می‌دهند این است که جایی در اعماق درونشان دارند خودشان را آزار می‌دهند. آن‌ها به این دلیل کینه‌توز و بی‌ملاحظه و بدجنس هستند که حالشان خوب نیست.

     

     

    بخشش، در ریشه‌ای‌ترین معنایش، یعنی دادنِ چیزی به کسی که آن چیز را نیاز دارد اما خودش نمی‌تواند آن را داشته باشد. طبق درک عامه، این یک چیز مادی است: ما از اساس با شنیدن لفظ «بخشندگی»، دادنِ پول در ذهنمان تداعی می‌شود.

     

    فارغ از ظواهر، در آخر ما همه از یک نوع هستیم.

     

    در قسمت عمده‌ای از تاریخ بشر، ایده مودب بودن در کانون برداشت ما از خوب و متمدن بودن قرار داشت. اما خیراً به مودب بودن به دیده تردید نگریسته می‌شود. در حالی که ممکن است یکسره ردش نکنی، وقتی که می‌خواهیم توضیح دهیم چرا کسی را دوست داریم یا تحسین می‌کنیم، این کلمه‌ای نیست که ناخودآگاه از آن استفاده کنیم. مودب بودن ممکن است گاهی حتی بار معنایی کاملا متضادی با معنای سنتی‌اش داشته باشد، ممکن است تا حد توهین و ناسزا معناهایی نظیر خرده‌شیشه داشتن و یا قلابی بودن داشته باشد. چه بسا یک فرد مودب حتی به وانمود کردن متهم شود و به عنوان کسی قضاوت شود که به شیوه خودش بی‌ادب است. ظهور بدگمانی جمعی ما نسبت به مودب بودن برای خودش تاریخی دارد.

     

    جملات معروف کتاب درباره خوب بودن الن دوباتن

     

    شرایط بشری پر از وحشت است. ما همیشه در آستانه بی‌مهری، خطر و بدعهدی هستیم. با این حال، مشمول قواعد رفتار مودبانه نیز هستیم که به ما الزام می‌کند جوری رفتار نکنیم که گویی همواره حق به جانب ماست. به طرز فاجعه‌باری نیازمند دوست هستیم. زیرا با مردمی که به صورت سطحی آن‌ها را می‌شناسیم، خیلی کم می‌توانیم اعترافاتمان درباره رابطه وسواس‌گونه، افسوس، خشم و سردرگمی را در میان بگذاریم.

     

     

    شاید چندان موافق نباشید، اما یقین بدانید که سربه‌سر گذاشتنی که با مهر و مهارت انجام شود یکی از دستاوردهای مهم انسانی است.

     

     

    میل به انطباق یافتن عمیقاً با سرشت ما عجین شده است. ما موجوداتی اجتماعی با تاریخ طولانی در حال تکامل هستیم که بر اهمیت عضویت در یک گروه تاکید فراوان داریم. آدم‌های ناسازگار با جمع احتمالاً آخرین کسانی بودند که سهم خود از گوشت ماموت را دریافت می‌کردند. ما نوادگان کسانی هستیم که انطباق یافتند و بدین ترتیب به آن‌ها غذا رسید.

     

    پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان کتاب درباره ی خوب بودن الن دوباتن

    اشعار احمدرضا احمدی

    شعر شمع و سایه هوشنگ ابتهاج

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *