11 جمله معروف نون نوشتن محمود دولت آبادی: در این مطلب11 عدد از جملات معروف و درخشان کتاب نون نوشتن محمود دولت آبادی را گلچین کردهایم. این جملات تکه کتاب های نابی هستند از نویسندگانی بزرگ که میتوانید به وسیلهی دکمههای زیر از آرشیو کاملشان دیدن کنید.
متن زیبا محمود دولت آبادی
11 جمله معروف نون نوشتن محمود دولت آبادی
اندیشیدن را جدی بگیریم. اندیشیدن. آنچه ما کم داریم مردان و زنانی است که اندیشیدن را جدی گرفته باشند. اندیشیدن باید بهمثابهی یک کار مهم تلقی بشود. اندیشهورزیدن. بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم. نویسنده نباید – فقط – در بند گفتن باشد. برای گفتن همیشه وقت هست، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر بشود. چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برای اندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟ (نون نوشتن – صفحه ۹)
حکومت غالباً دلِ خوشی از نویسنده ندارد، مگر اینکه نویسنده مطابق میل او به مردم نگاه کند و از زندگی مردم، موافق با میل و اهداف حکومت حرف بزند و نویسندهای که نتواند ضوابط قراردادی را معیار کار خود قرار بدهد و نتواند بهرغم وضعیت موجود با حس و درک صادقانهی خود از واقعیت بنویسد، طبعاً مورد بیمهری و حتی نفرت و چهبسا کینهی حکومت قرار میگیرد. (نون نوشتن – صفحه ۱۶)
احساس میکنم دشوارترین کارها برای نویسنده – دستکم برای من – زندگی کردن است. واقعاً چگونه باید زندگی کنم؟ همیشه احساس میکردهام بلد نیستم زندگی کنم و آیا برای دیگران، دشوارترین امور زندگیکردن نیست؟ چقدر دشوار است زندگیکردن! فقط پس از اینکه کاری در نوشتن انجام میدهم، تازه به یاد میآورم که گویا در حین کار، مشغول زندگیکردن بودهام و بس! و چه ثمر؟ چون وقتی به یادش میافتم که دیگر گذشته است! او را که خبر شد، خبری باز نیامد! (نون نوشتن – صفحه ۲۲)
به پایان رساندن کلیدر، آنطور که مطلوب و مورد پسند خودم باشد، برای من یک آرزوی مهم است. چون اطمینان دارم که رمان کلیدر یک یادگاری برای مردم آیندهی ما خواهد بود که درعینحال من هم دِینم را به مردمی که در میانشان پرورش یافتهام – با این کار تا حدی ادا کردهام. هیچچیز برای انسان مطلوبتر از این نیست که در سرانجام احساس کند که دِین خود را ادا کردهاست. آرزو میکنم به ادای این دِین بزرگ. (نون نوشتن – صفحه ۲۵)
زندگی در اوج خود به هنر تبدیل میشود. (نون نوشتن – صفحه ۳۵)
جملات معروف کتاب نون نوشتن محمود دولت آبادی
انسان ممکن است بتواند از شر طاعون نیمهجانی در ببرد، اما از شرّ ناامیدی ممکن نیست جان به عافیت درببرد. وای بر ناامیدانی که ما هستیم؛ با این نفرت و ناامیدی که چون بدترین بلاها در روح ما مردم رسوخ کرده است و لحظهبهلحظه فراگیرتر میشود، چهجور آیندهای در انتظار ما خواهد بود؛ چهجور آینده ای تدارک دیده شده؟ جنون، جنون، این مردم دارند دچار جنون نومیدی میشوند و… وای برناامیدانی که ما هستیم! (نون نوشتن – صفحه ۶۱)
یک ملت تا نتواند خود را بازشناسی و بازیابی کند، نخواهد توانست آهنگ حرکت خود را بهسوی آینده نظم و سیاق ببخشد. (نون نوشتن – صفحه ۱۱۹)
جالب این است که تمام اهل فن از این سرقتهای آشکار (سرقت ادبی نوشتههای یک نویسنده و ساختن فیلم یا سریال از روی آنها بدون درج اسم و یا اجازه) خبر دارند، مسئولین هنری دولتی هم که کل سینما را در اختیار دارند، سرقتها و موارد آن را میشناسند، مطبوعات هم اطلاع دارند، اما همگی در سکوت کامل عملاً حامی و همدست دزدها و رواجدهندهی این دزدبازار هستند. چندان که من ناچار هستم چون آخوندی بیمستمع، در کنج اتاقم بنشینم و این حرفها را برای خودم بنویسم. (نون نوشتن – صفحه ۱۳۰)
برخی افراد از حالت من دچار تعجب میشوند و میپرسند «تو چه کم داری؟» و اشارهشان مثلاً به توفیقهای هنری – ادبی، و احمقانه اینکه اشارهشان به حُسن شهرت من است؛ و من از این پرسش آنها دچار تعجب میشوم که فکر میکنند انسان در حالتی حق دارد دچار باشد که شخصاً چیزی کم داشته باشد! غافل از اینکه یکی از علل اساسی چنین حالتی در من این است که حس میکنم و میبینم تکتک مردم، هر کس فقط به مشکل خودش و راهحل فردی مشکل خودش فکر میکند؛ و لابد نمیداند که فاجعهی اجتماعی از همین ناشی میشود که هر کس فکر میکند باید گوش و گلیم خود را از آب بهدر کشد. چه انبوهاند مشکلات زندگی ما، و چه اندکاند کسانی که آن را مشکل خود بدانند و غالباً میبینم که افراد، زندگی را چون قابی خالی از عکس به گردن انداختهاند و در خیابانها پرسه میزنند بیآنکه فکر کنند ممکن است مورد تمسخر قرار گیرند. (نون نوشتن – صفحه ۱۵۵)
شاید اگر درگیر و دچار نوشتن «روزگار سپریشدهٔ مردم سالخورده» نمیشدم، روزگار مرا درمینوشت. (نون نوشتن – صفحه ۱۹۰)
بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم
پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان نون نوشتن محمود دولت آبادی
شعر تلخ چون باده دلپذیر چو غم هوشنگ ابتهاج
- رستَم ازین نفس و هوی، زنده بلا مرده بلا-38 - فوریه 21, 2023
- یارْ مرا، غارْ مرا، عشقِ جگَرخوار مرا-37 - فوریه 18, 2023
- خواجه بیا، خواجه بیا، خواجه دِگَربار بیا -36 - فوریه 18, 2023