10 جمله معروف سرباز خوب فورد مادوکس فورد: در این مطلب 10 عدد از جملات معروف و درخشان کتاب سرباز خوب فورد مادوکس فورد را گلچین کرده ایم.این جملات تکه کتاب های نابی هستند از نویسندگانی بزرگ که میتوانید به وسیلهی دکمههای زیر از آرشیو کاملشان دیدن کنید.
متن زیبا فورد مادوکس فورد
10 جمله معروف سرباز خوب فورد مادوکس فورد
من آنقدر رگ آمریکایی ندارم که بگویم همهی عشقهای حقیقی نیاز به فداکاری دارند. این طور نیست. اما فکر میکنم که عشقی حقیقیتر و طولانیتر خواهد بود که کسی آن وسط از خود گذشتگی داشته باشد. (رمان سرباز خوب – صفحه ۱۳۴)
چون چه کسی در این دنیا میتواند به دیگری شخصیتی را نسبت دهد؟ چه کسی در این دنیا از قلب دیگری – یا خودش – خبر دارد نمیخواهم بگویم که کسی نمیتواند حد و حدود رفتار طرف را در نظر بگیرد و به شخصیتش پی ببرد. با این حال، نمیتواند طرز برخورد او را در هر موقعیتی حدس بزند. تا وقتی که آدم نتواند چنین کاری کند، آن شخصیتی که از طرف برداشت کرده به درد کسی نمیخورد. (رمان سرباز خوب – صفحه ۱۷۷)
در خانهی خود آدم انگار همدمی درونی تو را روی یک صندلی خاص مینشاند، انگار تو را در آغوش میگیرد، یا در امتداد یک خیابان حسی ظریف را در تو بیدار میکند، یا میبینی چیزی در آنجا تو را به طرف خودش میکشد، مخصوصا وقتی همهچیز و همهکس خصمانه به نظر میرسد. به اعتقاد من، این حس بخش مهمی از زندگی است. (رمان سرباز خوب – صفحه ۲۹)
من نمیدانم ما وقتمان را چطور میگذراندیم. چطور یک نفر وقتش را میگذراند؟ چطور ممکن است کسی نه سال در اختیار داشته باشد و چیزی نداشته باشد که بگوید؟ هیچ چیز، هیچ چیز. (رمان سرباز خوب – صفحه ۴۵)
اما آزاردهندهترین – آه به درک میگویمش – چیز این است که هر چقدر هم حرفهایم را تایید کنید، در واقع هرگز به یک اینچ عمیقتر از آنچه نوشتم نمیرسید. (رمان سرباز خوب – صفحه ۴۷)
جملات معروف کتاب سرباز خوب فورد مادوکس فورد
به فکرتان هم نمیرسد که این کار چقدر جذاب و دلگرم کننده است. مثل آهنگری که میگوید: با دست و پتک هرکاری میشود کرد. مثل نانوایی که فکر میکند همهی منظومه شمسی دور تحویل قرصهای نان صبح میچرخد و یا رییس اداره پست که معتقد است تنها اوست که جامعه را نگه داشته است، و بی شک این وهم و خیالها برای ادامه و جریان زندگی لازماند. (رمان سرباز خوب – صفحه ۵۹)
ما هم آنقدر میترسیم، آن قدر تنهاییم که نیاز داریم برای بودنمان از بیرون دلگرم شویم یا به هر حال پشتمان به چیزی قرص باشد. کسی را میخواهیم تا این باور را به ما بدهد که ارزش زنده بودن. زندی کردن را داریم. (رمان سرباز خوب – صفحه ۱۳۳)
حدس میزنم غرور است که وادارمان میکند سینه را جلو بدهیم، استوار بایستیم و سرمان را بالا بگیریم، البته اگر در این دنیا بتوانیم سری بالا بگیریم و خود را برقرار و سرپا نگه داریم. (رمان سرباز خوب – صفحه ۱۳۵)
عقیدهی من این است که در تمام پیوندهای زناشویی یک فاکتور ثابت است – میل به فریب دادن کسی که آدم دارد با او زندگی میکند – مثل نقطه ضعفی در شخصیت یا کارت که مدام پنهانش میکنی، زیرا زندگی دائمی با کسی که هر لحظه بی صفتیها و کلکهای ریز و درشت آدم را میداند غیر قابل تحمل است. این جور زندگیها یک مرگ واقعی است. دلیل اینکه این همه ازدواج به ناکامی میکشد همین است. (رمان سرباز خوب – صفحه ۱۳۶)
توداری و غرور به خودی خود چیزهای مهمی در زندگی نیستند، شاید حتی بهترین چیزها هم نیستند، اما اگر اتفاقی جز خصلتهای خاص شما باشند و از دست بروند، شما تباه میشوید. (رمان سرباز خوب – صفحه ۲۰۹)
پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان سرباز خوب فورد مادوکس فورد
6 جمله معروف صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتی تکه کتاب
12 نامه های عاشقانه فروغ فرخزاد به پرویز شاپور
- رستَم ازین نفس و هوی، زنده بلا مرده بلا-38 - فوریه 21, 2023
- یارْ مرا، غارْ مرا، عشقِ جگَرخوار مرا-37 - فوریه 18, 2023
- خواجه بیا، خواجه بیا، خواجه دِگَربار بیا -36 - فوریه 18, 2023