یار عزیزتر از جان

یار عزیزتر از جان

  • یار عزیزتر از جان

     

    چنان دلم گرفته ،به وسعت یک جهان…
    مژده ز یارم آور ،اخم لبم بخندان…
    .
    غنچه ی جانم چه شد پرپرو پژمرده شد…
    بهار دل بیاور، برون کن از‌جان خزان…
    .
    نسیم نشانه پرسید.صحبت وی بگفتم…
    چشمه ی مستانگی،شراب رنگ ،گیسوان…
    .
    عطر تنش یاسمن ،بنازمش‌گل‌ اندام…
    سرو سهی قامتش،ماه نگارش نشان…
    .
    گونه انار یلدا،ترش و ملس کلامش…
    آهو به چشم نیاید به نزد آن دوچشمان…
    .
    همچو شکاری به دام ،راه گریز نمانَد…
    در خم ابروانش نشسته اند جفت کمان…
    .
    هرکه قدم برنهد حومه ی وی پر نهد…
    برق نگاهش زند تیر خلاصی به جان…
    .
    میلِ سبو نداریم طالب لعل یاریم…
    باده ز لب بنوشیم.شراب شیراز لبان…
    .
    گلاب کاشانِ من.پسته ی خندان منِ…
    صاف تراز آیینه .سقف دلش آسمان…
    .
    سبد سبد قاصدک رقص کنان آمدند…
    مژده ز یارم آورد،یار عزیزتر از جان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    زانیارمحمدی
    Latest posts by زانیارمحمدی (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *