که چی که بمانم دویست سال به ظلم و تباهی نظر کنم - شعر که چی سیمین بهبهانی

که چی که بمانم دویست سال به ظلم و تباهی نظر کنم – که چی

  • که چی که بمانم دویست سال به ظلم و تباهی نظر کنم – شعر که چی سیمین بهبهانی

     

    که چی ؟ که بمانم دویست سال، به ظلم و تباهی نظر کنم
    که هی همه روزم به شب رسد، که هی همه شب را سحر کنم

    که هی سحر از پشت شیشه ها، دهن کجی ی آفتاب را
    ببینم و با نفرتی غلیظ ، نگاه به روزی دگر کنم

    نبرده به لب چای تلخ را ، دوباره کلنجار پیچ و موج
    که قصهٔ دیوان بلخ را ، دوباره مرور از خبر کنم

    قفس ، همه دنیا قفس ، قفس ، هوای گریزم به سر زند
    دوباره قبا را به تن کشم ، دوباره لچک را به سر کنم

    کجا ؟ به خیابان؟ نه؟ کجا؟ میان فساد و جمود و دود
    که در غم هر بود یا نبود ، ز دست ستم شکوه سر کنم

    اگر چه مرا خوانده اید باز ، ولی همه یاران به محنتند
    گذارمشان در بلای سخت ، که چی ؟ که نشاطی دگر کنم

    که چی ؟ که پزشکان خوبتان، دوباره مرا چاره یی کنند
    خطر کنم و جامه دان به دست ، دوباره هوای سفر کنم

    بیایم و این قلب نو شود، بیایم و این چشم بی غبار
    بیایم و در جمعتان ز شعر ، دوباره به پا شور و شرکنم

    ولی نه چنان در غبار برف ، فرو شده ام تا برون شوم
    گمان نکنم زین بلای ژرف ، سری به سلامت به در کنم

    رفیق قدیمم ، عزیز من ، به خواب زمستان رهام کن
    مگر به مدارای غفلتی ، روان و تن آسوده تر کنم

    اگر به عصب های خشک من ، نسیم بهاری گذر کند
    به رویش سبز جوانه ها ، بود که تنی بارور کنم

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    تلگرام سیمین بهبهانی

     

    اینستاگرام سیمین بهبهانی

     

    که چی ؟ که بمانم دویست سال، به ظلم و تباهی نظر کنم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «که چی ؟ که بمانم دویست سال، به ظلم و تباهی نظر کنم که هی همه روزم به شب رسد، که هی همه شب را سحر کنم که هی سحر از پشت شیشه ها، دهن کجی ی آفتاب را ببینم و با نفرتی غلیظ ، نگاه به روزی دگر کنم» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سیمین بهبهانی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سیمین بهبهانی بودید، این شعرر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «رفیق قدیمم ، عزیز من ، به خواب زمستان رهام کن مگر به مدارای غفلتی ، روان و تن آسوده تر کنم اگر به عصب های خشک من ، نسیم بهاری گذر کند به رویش سبز جوانه ها ، بود که تنی بارور کنم» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر که چی سیمین بهبهانی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر که چی سیمین بهبهانی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *