دکلمه صوتی چون نیست مقام ما در این دهر مقیم – رباعی 127از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی پس بی می و معشوق خطائیست عظیم تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم.
چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم
تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم
در قالب رباعی ضربهی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق میافتد. از ابتدا انگار به گونهای شاعر میخواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد میماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم» میشناسند.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
دکلمه چون نیست مقام ما در این دهر مقیم صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «چون نیست مقام ما در این دهر مقیم » از خیام است. این قطعه ها توسط داوود ملک زاده و زهرا بهمنی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
معنی و تفسیر چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
زندگی ما در دنیا مگر چقدر است؟ چهل سال؟ پنجاه سال؟ شصت سال؟ صد سال؟ هرچه باشد بالاخره روزی پایان خواهد پذیرفت. ما آمده ایم که برویم نه این که بمانیم. ما در دهر و روزگار مقیم نیستیم بلکه مهاجریم. مستاجر هستیم. خیلی زود باید جل و پوست تخت خودمان را جمع کنیم و برویم. پس بهتر آن که به دنبال دو چیز باشیم:
یکی می
و دیگری معشوق
بلکه باید به دنبال می و معشوق این دو با هم بود. زندگی بدون این دو بی معنا است. اشتباه فاحش است. زندگی بدون عشق زندگی نیست. مُردگی است. سعی کنید زندگی را با این دو بگذرانید و الا نشستن و از بام تا شام از قدیم و حادث سخن گفتن و تا کی از امید و بیم برای دیگران حرف زدن. رها کنید این سخنان بیهوده را. رها کنید این سخنان بی نتیجه را. اگر قرار است که من بمیرم و از صفحه روزگار محو بشوم چه فرقی می کند که من در علم ازلی حضرت حق بوده ام یا نبوده ام. چه فرقی می کند که عالم حادث است یا قدیم.
حادث و قدیم از جمله مباحث اساسی علم کلام و نیز فلسفه است. و بیم و امید از سخنان کلیدی واعظان و خطبا بر فراز منبر است. حوزه اش اخلاق است. چنان که امام خمینی فرماید:
در میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامهٔ زهد و ریا کندم و، بر تن کردم
خرقهٔ پیر خراباتی و، هشیار شدم
واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد
از دم رِند میآلوده، مددکار شدم
سخن امام خمینی همان فرمایش خیام است البته به یک بیان دیگر.
حسن جمشیدی
دیدگاه کاربران دربارهی چون نیست مقام ما در این دهر مقیم
علی می گوید:
خیام در دو بیت تمام مهم ترین سوالات فلاسفه را مطرح کرده و به همه آنها پاسخ داده است. چینش کلمات و بار مفهومی آنها و زیبایی کلمات آن قدر فوق العاده است که آدم را به وجد می آورد!
پرستو شرکت می گوید:
طبق لغتنامه دهخدا محدث یعنی آنچه بعداً بوجود آمده و جدید است…د نقطه مقابل قدیم به کار رفته است……عجب هنری دارد خیام که در دو بیت کوتاه معانی بلندی را این چنین موجز بیان کرده است. روحش شاد.
شعر چون نیست مقام ما در این دهر مقیم اثر کیست؟
این شعر اثر خیام است.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024