شعر چه کنم که توان از من می گریزد – آنا آخماتووا
چه کنم که توان از من میگریزد
وقتی که نام کوچک او را
در حضور من به زبان میآورند
از کنار هیزمی خاکستر شده
از گذرگاهی جنگلی میگذرم
بادی نرم و نابهنگام میوزد
سبکسرانه با بویی از پاییز
و قلب من از آن
خبرهایی از دوردستها میشنود، خبرهای بد
او زنده است و نفس میکشد
اما غمی به دل ندارد
مترجم : احمد پوری
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
مجلس ما دگر امروز به بستان ماند – 221
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب انگور
(بِ اَ) (اِمر.)
۱- فشرده انگور.
۲- شراب، باده.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهانچه کنم که توان از من می گریزد
شعری که خواندیم اثر «آنا آخماتووا» بود،آخماتووا از «شاعران روس» است. شعر بالا با سطر «چه کنم که توان از من میگریزد» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر چه کنم که توان از من میگریزد
دیدگاهتان را درباره ی شعر چه کنم که توان از من میگریزد آخماتووا ، این شاعر خوبِ روسیه بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023