شعر پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم – دنیس بروتوس
خوب، پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم
و او برایمان آواز میخواند
شیرینترین آوازی که تا بحال شنیدهایم
زمان آنست اکنون، که پرنده مان را رها کنیم.
چکاوک یا بلبل
فراسوی لذت، ما را چه پروائی
که پرندگان همه بر خطی سرگردان پرواز میکنند
و موسیقی هرگز کهنه نمیشود.
از انتهای آبیها فرو میپرد
دور از دست و رها از اسارت
تا بر لبان شگفت زدهمان بال کشد
و نوک انگشتانمان را بساید.
در سرتاسر زندگی آواز ابدیش
بر انحطاط حیات رخنه خواهد کرد
و من اگر پرنده ام را ققنوس بخوانم
آیا به خطا رفتهام؟
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم
شعری که خواندیم اثر «دنیس بروتوس» بود، بروتوس از «شاعران آفریقای جنوبی» است. شعر بالا با سطر «پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم
دیدگاهتان را درباره ی شعر پرنده مان را گرفتیم و در قفس انداختیم دنیس بروتوس، این شاعر خوبِ آفریقای جنوبی بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023