شعر هنگامی که احمدرضا احمدی

هنگامی که مرا در تابوت می‌گذارید

  • شعر هنگامی که مرا در تابوت می‌گذارید احمدرضا احمدی

     

    هنگامی که مرا در تابوت می‌گذارید لطفاً کف دستم را نگاه کنید که خط عمر من تا کجا

    ادامه داشته است من فرصت نداشتم خط‌های دستم را ببینم چهره آخماتووا در تابوت

    را دوست ندارم دست‌های آخماتووا در عکس دیده نمی‌شد که ببینم با خود از این جهان

    چه می‌برد سکه حلقه‌ی ازدواج پر یک کبوتر یک ظرف عسل تنگ‌های پُر ِ سرما تنگدستی

    یک فنجان چای یک آینه‌ی کدر و شکسته از انقلاب هزار و نهصد و هفده عکسی از

    استالین و بریا در خیابان‌های سرمازده‌ لنین‌گراد در روزهای جنگ یک تکه نان که شباهت

    به نان نداشت و اراده‌ی آن‌ها که در سرمای سیبری برای عاشقان نامه می‌نوشتند.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب

    شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16

    جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما

    شعر پنجره فروغ فرخزاد

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی احمدرضا احمدی

     

    اشعار احمدرضا احمدی

     

    مجموعه شعر شعرها و یادهای دفترهای کاهی

     

    هنگامی که مرا در تابوت می‌گذارید لطفاً کف دستم را نگاه کنید

    نثری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هنگامی که مرا در تابوت می‌گذارید لطفاً کف دستم را نگاه کنید که خط عمر من تا کجا ادامه داشته است من فرصت نداشتم خط‌های دستم را ببینم چهره آخماتووا در تابوت را دوست ندارم دست‌های آخماتووا در عکس دیده نمی‌شد که ببینم با خود از این جهان چه می‌برد» آیا با این سطرها برای شروعِ این نثر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و نثر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع نثر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این نثر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «از انقلاب هزار و نهصد و هفده عکسی از استالین و بریا در خیابان‌های سرمازده‌ لنین‌گراد در روزهای جنگ یک تکه نان که شباهت به نان نداشت و اراده‌ی آن‌ها که در سرمای سیبری برای عاشقان نامه می‌نوشتند.» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای هنگامی که مرا احمدرضا احمدی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای هنگامی که مرا احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

     

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *