شعر هرگز باریدن باران را بر دریا راندیده بودم احمدرضا احمدی
هرگز باریدن باران را بر دریا ندیده بودم گاهی در آینه میپرسیدم
در شصتوهفت سال عمر چندبار میشود عاشق شد و چندبار
میشود پردههای اتاق را عوض کرد و چندبار از دریا و از
مصیبتها و تنهایی حرف زد از زندگی راضی بودم زنانی را هم
که دوست داشتم در خواب میدیدم و هنوز ایستگاههای قطار
را هم دوست داشتم قطاری را دوست داشتم که توقف کرد تا
مسافران کوزههای ماست و گلدانهای نرگس بخرند میتوانم
روی کاغذ کاهی زنانی را که دوست داشتم و قطارهایی که در
ایستگاههای گلهای نرگس توقف کردند را نقاشی کنم میدانم
نقاشی نمیدانم اما عشق چارهساز است فقط در این عمر میدانم
با چشم و نگاه کردن نمیتوان دریا را به خانه آورد دریا را
در میان ملافههای سفید خنثی کرد چون بمبی که نمیشود در
خیابان خنثی کرد میخواهم بگذارم دریا در میان ملافههای سفید
منفجر شود منفجر شد اما شما صدای انفجار را نشنیدید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
25 جمله معروف ابله داستایوفسکی – تکه کتاب
شعر خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت حافظ _ غزل 16
جایگاه قالب های کلاسیک در اندیشه نوگرای نیما
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی احمدرضا احمدیاشعار احمدرضا احمدی
مجموعه شعر شعرها و یادهای دفترهای کاهی
هرگز باریدن باران را بر دریا ندیده بودم
نثری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هرگز باریدن باران را بر دریا ندیده بودم گاهی در آینه میپرسیدم در شصتوهفت سال عمر چندبار میشود عاشق شد و چندبار میشود پردههای اتاق را عوض کرد و چندبار از دریا و از مصیبتها و تنهایی حرف زد از زندگی راضی بودم» آیا با این سطرها برای شروعِ این نثر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و نثر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمدرضا احمدی که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع نثر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمدرضا احمدی بودید، این نثر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «دریا را در میان ملافههای سفید خنثی کرد چون بمبی که نمیشود در خیابان خنثی کرد میخواهم بگذارم دریا در میان ملافههای سفید منفجر شود منفجر شد اما شما صدای انفجار را نشنیدید.» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای هرگز باریدن باران را احمدرضا احمدی
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای هرگز باریدن باران را احمدرضا احمدی بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023