نی های خوابناک به خمیازه ی نسیم - بشنو از نی

نی های خوابناک به خمیازه ی نسیم – بشنو از نی

  • نی های خوابناک به خمیازه ی نسیم – بشنو از نی

     

    نی های خوابناک ، به خمیازه ی نسیم
    از یکدیگر به نرمی مژگان جدا شدند
    چشم به خواب رفته ی مرداب از آن میان
    در آفتاب صبح ، چو ایینه برق زد
    آنگه ، نیی بلندتر از مار هفت بند
    بیمارتر ز چهره ی مهتاب صبحگاه
    در تخم چشم خیره ی مرداب ، سبز شد
    چون نیزه ی شکسته رها شد به سوی ماه
    شش بند او چو سینه ی غوکان سپید بود
    بر گرد بند هفتم او ، طرقه ای سیاه
    آن طوقه را ز رنگ شب انگاشت آفتاب
    کوشید تا به دست بلورین بشویدش
    اما هر آنچه کرد
    اما هر آنچه پیکر نی را به نور شست
    زهر سیاه ، در تن وی بیشتر دوید
    هنگام ظهر : تا به کمرگاه نی رسید
    در آستان شب به گلوی سپید وی
    نی ، رنگ شب گرفت
    شب نیز رنگ نی
    چون باد رهگذر خبر از مرگ روز داد
    خورشید خشمگین
    از شستشوی پیکر نی ناامید شد
    با پنجه های خونین ، آهنگ راه کرد
    مهتاب از فراز درختان نگاه کرد
    با آفتاب گفت
    نفرین به شب که هستی نی را تباه کرد
    شب در جواب گفت
    این زهر من نبود که در خون نی دوید
    پوسیده بود ، نی
    پوسیده بود و در تن خود خون مرده داشت
    این خون مرده بود که وی را سیاه کرد

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    نی های خوابناک ، به خمیازه ی نسیم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «نی های خوابناک ، به خمیازه ی نسیم از یکدیگر به نرمی مژگان جدا شدند چشم به خواب رفته ی مرداب از آن میان در آفتاب صبح ، چو ایینه برق زد آنگه ، نیی بلندتر از مار هفت بند بیمارتر ز چهره ی مهتاب صبحگاه» آیا با این سطر ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «شب در جواب گفت این زهر من نبود که در خون نی دوید
    پوسیده بود ، نی پوسیده بود و در تن خود خون مرده داشت این خون مرده بود که وی را سیاه کرد
    » از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای بشنو از نی

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بشنو از نی نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *