نوزایی-واژگانی-و-زبانی-در-آثار-شاملو

نوزایی واژگانی و زبانی در آثار الف بامداد

  • نوزایی واژگانی و زبانی در آثار شاملودر این پژوهش به بررسی ترکیباتی میپردازیم که به گونه ای در شعر شاملو نوظهور بوده و یا از جهتی دیگر مورد اهمیت بوده اند این کار باعث میشود که به تواناییهای شاملو در استفاده ی متفاوت از زبان پی ببریم.
    زبان با امکانات و ویژگیهای بسیاری که دارد این امکان را به شاعر می دهد که بتواند با ساختن ترکیبات جدید و متنوع اندیشه ها و افکار جدید را به راحتی منتقل .کند شاعران با ساختن و وارد کردن این ترکیبات ابداعی بستر زبان را گسترش میبخشند زبان و ادبیات فارسی جزء غنی ترین زبانهای دنیاست و در هر دوره ای از تاریخ شاعران و نویسندگان متعددی با ساختن ترکیبات زبانی ،ساده به آن وسعت و غنا بخشیده اند. همان طور که میدانیم زبان فارسی زبانی ترکیبی و پیوندی است به واسطه ی همین قدرت ترکیبی است که کلمات عربی یا ترکی یا فرنگی را به سهولت پذیرا میشود و با پیشوندها و پسوندها آنها را از صورت اصلی خود خارج میسازد و موافق و ملایم با روح خویش می.کند. (محمدجواد شریعت)

    نویسندگان : مهدی صفری، اکرم عباس زاده

    از آرشیو مطالب نیز دیدن کنید:

    نقد ادبی احمد شاملو اشعار احمد شاملو

     

    ساختن واژه ی بسیط کار دشواری است اما با داشتن آگاهی از امکانات و قابلیت های موجود در زبان میتوان با ترکیب کلمات . ت متنوع ترکیبات ابداعی و جدیدی ساخت که موجب افزایش واژگان زبان میشود. به عبارتی مقصود از فرآیند واژه سازی ساز و کاری فعال است که به صورت تکرار شونده بر تعداد واژه های زبان می افزاید.» (افراشی، ۱۳۸۶۸۴)
    در ادبیات معاصر شاعرانی همچون اخوان ،نیما، شاملو و… به ما نشان داده اند که زبان آیینه ی فرهنگ و بازسازی و بازآفرینی است و با ترکیب درست و استفاده ی صحیح از زبان نو و کهنه میتوان پیوستگی زبان را حفظ کرد به عقیده ی سارتر شاعر از زبان بیرون است کلمات را از وارو میبیند گویی که او از جبر زندگی بشر آزاد است و چون به سوی آدمیان باز آید نخست با کلام چنان برخورد میکند که با مانعی به جای آنکه اشیاء را نخست از طریق نامشان بشناسد، گویی که در آغاز بی واسطه ی الفاظ تماسی خاموش با اشیاء مییابد و سپس به سوی دسته ایدیگر از اشیاء که همان الفاظ اند رو می آورد آنها را لمس میکند میمالد، میورزد، میورزد در آنها درخششی خاص می یابد.» (سارتر:۶۹ ۱۳۷۰) شاعر یا نویسنده باید زبان را بشناسد و متناسب با امکانات آن برای خلق آثاری درخور، از آن استفاده نماید زبان فقط به عنوان یک وسیله برای بیان فکر و اندیشه نیست بلکه باید آن را آموخت کشف کرد و در نهایت از آن استفاده نمود. شاملو با مطالعه ی آثار کلاسیک از ارزش و اهمیت آنها آگاه شد و با دقت در نثرهای گذشته ویژگیهای آنها را که عبارت بودند از ایجاز، صراحت، ظرفیت فرارونده واژه سازی عبارت پردازی و…. دریافت شاملو همین طور به زبان عامیانه ای و محاوره ای توجه داشت و آن را با لحن طبیعی کلام آمیخت شاملو به نثر گذشته توجه فراوانی داشته و از سبک و شیوه ی تاریخ بیهقی که از مختصات آن گزیده گویی، گزینش واژگان مناسب و ترکیب واژگان است استفاده کرد شاملو در کلام به شدت متاثر از نشر گذشتگان است.» (موسوی، ۱۳۷۵:۴۱)

    نگاهی به زندگی و آثار الف. بامداد

    احمد شاملو در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. جز چند سال آغازین زندگی او که در تهران گذشت بقیه ی دوران کودکی را به خاطر شغل پدر در شهرهای رشت خاش، اصفهان، مشهد، سمیرم، زاهدان آباده شیراز و…… سپری کرد که دوران پریشانی را برای او رقم زد. در همین دوران عشق به موسیقی در جانش تنیده شد و ریشههای ذهن و روحش را با خود عجین نمود، اما شرایط و موقعیت خانوادگی پرداختن به آن را برایش غیر ممکن نمود از این رو به شعر پناه آورد خود در این باره میگوید «شعر» در من التیام یافتن زخم موسیقی است. در همین دوران بود که شوق نوشتن نیز در او آشکار شد دوران دبیرستان را در شهرهای بیرجند، تهران و مشهد گذراند. در همین سالها به سیاست گرایش یافت به جریان ضد متفقین پیوست و در هجده سالگی دستگیر و به زندان شوروی ها در رشت منتقل و بعد از ۲۱ ماه آزاد میشود.

    در سال ۲۴ پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه میرود در همین ایام به هواداری دموکرات ها میپردازد تا جایی که چریکها به منزلشان حمله کرده او و پدرش را تا کسب تکلیف دو ساعت مقابل جوخه ی آتش نگه میدارند که از آن جان سالم به در می برد. در سال ۱۳۲۵ با خانواده به تهران باز میگردد و تحصیل مدرسی را برای همیشه کنار می گذارد. در همینسال با نیما آشنا میشود شاگردی و دوستی با نیما برای او شروعی تازه به شمار می رود. در سال ۲۶ اولین مجموعه ی شعرش را با عنوان آهنگهای فراموش شده منتشر می کند مجموعه ای که با تمام قوت و ضعفش حضور شاعری سترگ را یادآوری می کند؛ اگر چه او خود بعدها آن را در خور و جزو آثارش نمی شمارد در سال ۲۷ سردبیری هفته نامه ی سخن نــو را بـه عهده می گیرد که تا پنج شماره ادامه می یابد. در سال ۲۹ داستان زن پشت در مفرغی را منتشر می نماید.
    سال ۱۳۳۰ برای زندگی ادبی شاملو آغاز دیگری است. او در این سال شعر بلند ۲۳ را منتشر می کند. در همین سال است که با فریدون رهنما آشنا میشود. او کسی است که شاملو را با افقهای ادبیات غرب آشنا می کند. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران میباشد. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود.او پس از تحمل مشقت های فراوان در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شده است.

    زبان شعر

    آشنایی عمیق شاملو با فرهنگ و زبان توده ی مردم از یک سو و آشنایی با نظم و نثر گذشته ی فارسی از سوی دیگر باعث شده است که وی بسیاری از لغات کهنه و قدیمی موجود در متون فارسی را دوباره زنده کند و به بسیاری از واژگان عامیانه و غیر شاعرانه جواز عبور دهد. او به کمک همین دو منبع یعنی زبان ادبی گذشته تا قرن هشتم و زبان مردم دایره ی لغوی زبان شعر خود را وسعت میبخشد زبان شاملو شکوه و استواری زبان دیروز و طراوت و تازگی زبان امروز را در خود جمع کرده است. راز زیبایی اشعار سپید شاملو تا حد زیادی مرهون همین زبان است که نه تنها چهره ی شاعرانه به آن میبخشد بلکه جای وزن عروضی و نیمایی را برای آن پر می کند. محتوای شعر شاملو حماسی نیست اما لحن حماسی این زبان جلال و شکوه حماسی به آن بخشیده است. شاملو در برخی از اشعار خویش تحت تاثیر ترجمه ی فارسی کتاب مقدس است ا از آنجا که او پیوسته در حال تجربه در زبان بوده است، بعدها دیگر ترجمه ی کتاب مقدس را نمی پسندد و تقلید از آن را رها میکند پورنامداریان، ۱۳۸۱:۳۱۶-۳۱۵)

    نوزایی واژگانی و زبانی

    زبان به عنوان ابزار انتقال اندیشه ها و عواطف در شعر کهن به این بسنده کرده است که واقعیت و جهان را به صورتی گذرا لمس کند زیرا زبان توصیف و بیان بوده است. اما شعر جدید بر آن است که زبان پرسش و دگرگونی را بنیان نهد، زیرا شاعر اشیاء جهان را به شیوه ای تازه می آفریند. زبان شعر در دورههای مختلف و بر حسب شرایط هر دوره متفاوت است و چه بسا دو شاعر که در یک دوره و شرایط مشابه زیسته اند از این حیث متفاوتند. حتی زبان یک شاعر بر حسب تجربه – های مختلف شعری اش متفاوت است. اگر ماهیت شعر نو گذشتن از ظاهر و رویایی با حقیقت نهفته در شیء یا در تمامی جهان است پس زبان باید از معنای خود عدول کند، چون معنایی که معمولا افاده میکند جز به نگرشهای مألوف و مشترک راه نمیبرد زبان شعر زبان اشارت است.
    در حالی که زبان عادی زبان تبیین است. از این نظرگاه شعر نو هنری است که به زبان توان گفتن چیزی میدهد که به آن خو نگرفته بوده است.» (آدونیس، ۱۳۸۸:۳۰)
    زبان شعر شاملو نیز همچون درختی است که ریشه ی آن در زبان نظم و نثر فارسی تا حدود قرن هشتم استوار شده است و شاخ و برگ آن در فضای زبان امروز افشان گردیده است. به همین جهت این زبان شکوه و استواری زبان دیروز و طراوت و تازگی زبان امروز را در خود جمع دارد.» (پورنامداریان، ۱۳۸۱:۳۱۵)
    هر چند زبانی که شاملو از آن استفاده کرده است زبانی کلاسیک است اما او از این زبان در راه بیان کردن فکری مدرن سود جسته است زبانی که شاملو برای شعرهایش انتخاب می کند. زبانی است که ریشه در ادبیات کهن دارد اما او با شگردی خاص این زبان را در راه بیان اندیشه ای مدرن به مخاطب عرضه میکند و با آگاهی از زبان فارسی در عرصه ی این زبان اقدام به هنجارگریزی و ساختار شکنی میکند این زبان خاص اوست که از دیگر شاعران هم عصرش متمایزش میکند حال این هنجارگریزی خود را بنابر آن تفکر خاص که در ذهن شاعر است به شکلهای متقاوتی نمایان میکند.
    و روح تلاشنده ی من در زندان زمخت و سنگین تنم می افسرد. (وصل)
    شاملو در این جا اسم را با پسوند – نده که صفت فاعلی میسازد آورده و ترکیبی خلاف دستور ساخته است زیرا این نوع پسوند با بن ماضی یا مضارع می آید.
    در شعر سپید وزن عروضی کنار گذاشته شد به این دلیل که شعر بدون وزن عروضی خلاء یی احساس نکند آهنگ و موسیقی واژه ها اهمیت ویژه ای یافت شعر بر مبنای ترکیب پذیری هر واژه و هم آوایی هجاها و کلمات و ترکیبات شکل میگرفت شاملو وزن را به طور کلی کنار گذاشت و به وسیله ی موسیقی درونی کلمات اشعاری آهنگین سرود که این نتیجه ی شناخت زیاد او از شکلهای مختلف زبان بود یکی از شگردهایی که باعث موسیقی در شعر سپید می شود، ساختن ترکیبات تازه به وسیله ی تکرار آنهاست .
    اندوه را ببینی
    با سایه ی درازش
    که پا هم پای غروب
    لغزان
    الغزان
    به خانه در آید. (مرثیه های خاک)
    شاملو بر اساس قواعد زبانشناسی بسیاری ترکیبات را ساخت و به کار برد و به وسیله ی این کار زبان را غنی کرد نظر خود شاعر در این زمینه این است: «امروزه روز به روز مفاهیمی به وجود می آید که در برابر آن لغتی نیست و زبان سخت بدانها احتیاج دارد که شاعر می تواند آگاهانه در این راه گام بردارد و میبیند که با چه سرعتی اشاعه پیدا می.کند من خودم در این راه تجربه دارم و دریافته ام که هر کلمه هر گاه در جای خودش قرار گیرد خیلی زود پذیرفته می شود. من بـه ایــن زبان فوق العاده عجیب فارسی واقعا به سر حد عشق علاقه مند هستم و سعی میکنم گوشه هایی از این زبان را کشف کنم (صاحب اختیاری، ۱۳۸۷:۸۳)
    مردم در هر دوره ای که باشند از آفرینش و زایش فرهنگ مکتوب خود باز نمی مانند. اگر کلماتی دورافتاده و مهجور باشند بنابر شرایط خاص همان دوره واژگانی دیگر با شیوه ای دیگر جای آنها را می گیرند و بی شک شاعران و نویسندگان در تداوم این روند نقشی برجسته بر عهده دارند و شاملو نیز این قائده بی بهره نیست. او آفریننده ای است هم در حوزه ی معنایی و مفهومی و هم در حوزه ی زبان و فرم به عنوان مثال صفات یک مرد را با ترکیب شیر آهن کوه مردان می آورد که خود بسیار بدیع و تازه است و دال بر قدرت و صلابت (شهرجردی، ۱۳۸۱:۱۸۷)
    در خصوص شعر زیر استاد پورنامداریان می گوید:
    و گنجشکان دستاموز بوسه
    شادی را در خشکسار باغ به رقص آوردند (آیدا در آیینه)
    پسوند «سار» در زبان فارسی دارای معانی متعددی است که یکی از آنها برای رساندن جا و پسود مکان و محل بسیاری و انبوهی چیزی است. پسوند «سار» به این معنی معمولا به آخر اسم اضافه می شود شاملو این پسوند را به آخر صفت افزوده است.
    شاملو با استفاده از ترکیبات چهار کلمه ای دست به ابتکار تازه ای زده است، مانند:
    هر گاو گند چاله دهانی آتشفشان روشن خشمی شد (مرثیه های خاک)
    و شیر آهن کوه مردی از اینگونه عاشق (ابراهیم در آتش)
    در شعر شاملو هنجارگریزیهای صرفی و نحوی مشاهده میشود که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم :

    جابه جایی ارکان جمله
    یادش بخیر پاییز
    با آن طوفان رنگ و رنگ
    که بر پا در دیده می کند! (ابراهیم در آتش)
    بر پا دیده می کند ،به جای در دیده بر پا می کند آمده است.

    ایجاد فاصله ی بین موصوف و صفت
    یا به سیری و سادگی
    در جنگل پر نگار مه آلود گوزنی را گرسنه
    که ماغ میکشد (ابراهیم در آتش)
    با را مفعولی بین موصوف و صفت گوزنی گرسنه» فاصله ایجاد کرده است. و در جای دیگر
    آه اگر آزادی سرودی میخواند
    کوچک
    همچون گلوگاه پرنده یی (دشنه در دیس)
    سرودی میخواند کوچک به جای سرودی کوچک میخواند » آمده است.
    کاربرد- حرف ندا در معنی هشدار و آگاهی
    نگاه کن ای
    نگاه کن
    که چه گونه
    فریاد خشم من از نگاهم شعله می کشد (شکفتن در مه)

    حذف (را) مفعولی و اتصال «م» مفعولی به حرف ربط:
    چونان طبل
    خالی و فریادگر
    درون مرا
    که خراشید
    تام
    تام از درد بینبارد؟ (همان)
    افزودن ها جمع به اسامی غیر قابل شمارش سرماها
    باید می گذاشتند سرماهای اندوه من آتش سوزان لبان تو را
    فرو نشاند (هوای تازه)

    هنجارگریزی در محور ترکیب سازی و ساخت ترکیبهای تازه مثل تلاش کار:تو هم بر این دریای پر آشوب موجی تلاش کار میشدی و مثل اندکک :
    چنان کن که مجالی اندکک را در خور است (شکفتن در مه)

    برخی از واژگان از دوران کهن زبان فارسی تا کنون وجود داشته اما معنای امروز آنها متفاوت از معنای کهن آنهاست. شاملو با بهره گیری از استعداد شاعری خود در کهن گرایی از این لغات در معنای کهنشان استفاده کرده است. مانند نمونه های زیر:
    تلخ به معنی «زهر آلود»
    ما بیرون زمان ایستاده ایم
    با دشنه ی تلخی
    در گرده های مان (شبانه، ابراهیم در آتش)

    خاموش به معنی «بی صدا»
    به خیال سست یکی تلنگر
    آبگینه ی عمرت
    خاموش
    در هم شکند (شبانه، دشنه در دیس)

    عظیم به معنی «بسیار»
    گفتی
    نه مرده
    باد
    زخمی عظیم مهلک
    از کوه خورده
    باد گفتی که باد مرده است، (دشنه در دیس)

    آستین به معنی «لباس»
    دشنه ئی مگر
    به آستین اندر
    نهان کرده باشی (میلاد) آنکه عاشقانه بر خاک مرد، (ابراهیم در آتش)

    شام در معنای «شب»
    در بدترین دقایق این شام مرگ زای
    چندین هزار چشمه ی خورشید
    در دل ام
    می جوشد از یقین (ماهی، باغ آیینه)

    مرغ در معنای «پرنده»
    مرغی که از کرانه ی ماسه پوشیده پر کشیده بود
    غریو کشان
    به تالاب تیره گون
    در نشست (شبانه، باغ آیینه)

    آهنگ در معنای «قصد»
    نیستت آهنگ خفتن
    یا نشستن در بر یاران؟ (مرغ باران ،هوای تازه)
    کثیف در معنای بد
    کبر کثیف کوه غلط را
    بر خاک افکنیدن
    تعلیم میکند (گفتی که باد مرده است ،دشنه در دیس)

    نتیجه گیری مقالۀ نوزایی واژگانی وزبانی در آثار الف. بامداد

    زبان شعر شاملو زبانی تند برنده و منحصر به فرد است. گویی کلام با واژگانی که دارای چنگ و دندانند تنها ابزار آنان برا رویایی با این جهان است شاملو با مطالعه دقیق و پیگیر در متون کلاسیک ادبیات فارسی و در نهایت آمیزش این زبان کلاسیک با زبان مردم کوچه و بازار به زبان منحصر به فرد و فاخری در شعر امروز ایران دست یافت در واقع شاملو که شاعر برجسته ی شعر سپید است خلاء موسیقی وزنی را با تصاویر شعری که حاکی از دید تازه نسبت به امور و کشف روابط جدید بین انسان و اشیاء است و نیز واژگان و ترکیبات تازه و دیگر عناصر زبانی پر می کند.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    کیمیا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»