من نخواستم – شعر من نخواستم – فدریکو گارسیا لورکا
من نخواستم
نخواستم که سخنی با تو بگویم
در چشمانت دو درخت جوان دیدهام
که دیوانه از نسیم
از طلا و خنده
تکان میخوردهاند
من نخواستم
نخواستم که سخنی با تو بگویم
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
از کوی تو ای نگار زاری بردیم خاقانی – رباعی ۲۱۰
شعر ترانه ای که نخواهم سرود – فدریکو گارسیا لورکا
بدان که بسیار غمگینی – شعری را اگر فهمیدی …
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
من نخواستم
شعری که خواندیم اثر «فدریکو گارسیا لورکا» بود،گارسیا لورکا از «شاعران اسپانیا » است. شعر بالا با سطر «من نخواستم» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر من نخواستم فدریکو گارسیا لورکا
دیدگاهتان را درباره ی من نخواستم فدریکو گارسیا لورکا، این شاعر خوبِ اسپانیا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023