معنی چاج

معنی چاج

  • معنی چاج به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاج در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چاج

    معنی: دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند.


    چاج در لغت نامه دهخدا

    چاج. ( اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند 30 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه معتدل با 521 تن سکنه ، آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات و پنبه وزعفران و ابریشم ، شغل اهالی زراعت و قالی بافی ، راه آن مالرو است کلاته های نو، زنج ، ابوطالب حسن یزدی ، تاج کوه جزء این ده است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).


    چاج در فرهنگ فارسی

    دهی از دهستان نهار جانات بخش حوم. شهرستان بیرجند ۳٠ هزار گزی جنوب خاوری بیرجند دامنه معتدل قنات غلات پنبه زعفران ابریشم شغل زراعت قالی بافی راه مالرو کلاته های نو زنج ابوطالب حسن یزدی تاج کوه جزئ این ده است.


    چاج در گویش مازنی

    /chaaj/ لبه شیروانی – قسمت انتهایی دیوار که به سقف متصل می شود


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاج

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار فروغ فرخزاد
    اشعار نیما یوشیج
    اشعار سهراب سپهری
    پروانه های مصلوب


    چاج در دانشنامه ویکی پدیا

    روستای چاج، روستایی است در دهستان باقران از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، جمعیت آن بالغ بر ۳۵۷ نفر بوده‌است.

    چاج در ویکی پدیا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *