معنی پاتله

معنی پاتله

  • معنی پاتله به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاتله در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاتله در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاتله

    معنی پاتله: بهانه جویی کردن.


    معنی پاتله در فرهنگ معین

    (تِ لِ ) (اِ. ) نک پاتیل.

    معنی پاتله در فرهنگ عمید

    = پاتیل.

    معنی پاتله در لغت نامه دهخدا

    پاتله. [ت ِ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) پاتیل. پاتیله. دیگ حلوائیان. دیگ دهان فراخ حلواپزی. لوید. تیان. طنجیر :
    روز به آکنده شدم یافتم
    آخر چون پاتله ٔسفلگان.

    ابوالعباس.
    و رجوع به پاتیل و پاتیله شود.

    معنی پاتله در گویش مازنی

    /paatale/ بهانه جویی کردن.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاتله

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا


    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *