معنی زاخف به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ زاخف در گویش ها و لهجه ها.
معنی زاخف
معنی: فخر کننده.
زاخف در فرهنگ فارسی
فخر کننده ،مفتخر.
زاخف در لغت نامه دهخدا
زاخف. [ خ ِ ] ( ع اِ، ص ) مرد متکبر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). || فخرکننده. مفتخر. ( اقرب الموارد ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی زاخف
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید،پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر از آب ها به بعد سهراب سپهری
Latest posts by فاطمه (see all)
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023