معنی خائب

معنی خائب

  •  معنی خائب به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ خائب در گویش ها و لهجه.

     

    معنی خائب

    معنی: ناامید، مایوس، نومید، وازده.


    متضاد خائب

    امیدوار متوقع منتظر.


    خائب در فرهنگ فارسی

    ( اسم ) نا امید نومید بی بهره : (( از درگاه وی خایب باز گشته ) ) جمع : خایبین . یا خایب و خاسر . نومید و زیانکار .
    آنکه بمطلوب خود دست نیابد . مایوس و بی بهره.


    خائب در لغت نامه دهخدا

    خائب.[ ءِ ] ( ع ص ) آنکه به مطلوب خود دست نیابد. ( منتهی الارب ). مأیوس و بی بهره. ( غیاث اللغات ). نومید. ناامید. نمید. || خائب و خاسر از اتباع است.


    خائب در جدول کلمات

    ناامید ، مأیوس.


    پیشنهاد ونظر شما برای معنی خائب

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به ایدا

    شعر دزدان دریایی پوریا پلیکان

    شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    m.mat
    Latest posts by m.mat (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»