معنی حاجبی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ حاجبی در گویش ها و لهجه ها.
معنی حاجبی در فرهنگ فارسی
معنی:منسوب بحاجب،ابروئی،پرده داری.
متضاد حاجبی
بی آبرویی
هم قافیه با حاجبی
طالبی،پالوده طالبی،قالبی،یخ قالبی،سطح جانبی.
معنی حاجبی در لغت نامه دهخدا
معنی:[ ج ِ ] ( ص نسبی ) منسوب بحاجب. سمعانی گوید: «و هذه النسبة الی الجد و اسمه حاجب » و در کتاب انساب گروهی با این نسبت ذکر شده اند. || ابروئی . || ( حامص ) پرده داری : «خواجه احمد حسن و دو حاجب دیگر با وی بودند و بسیار مرتبه داران و غلامی را از آن خواجه بحاجبی نامزد کردند. ( تاریخ بیهقی ). امیر فرمود وی را بجامه خانه بردند و خلعت حاجبی پوشانیدند. ( تاریخ بیهقی ). باز مجاملتی در میانه بماند که ترک آرام گیرد و این پسر او را، ستی هم فردا بباید نواخت و حاجبی داد. ( تاریخ بیهقی ). و اکنون بعاجل الحال فرزند حاجب را، ستی ولدی ومعتمدی نواختی تمام ارزانی داشتیم و حاجبی یافت. ( تاریخ بیهقی ). غلامی از آن وی را حاجبی دادند و خلعت پوشانیدند که به رسم حاجبی با وی برفت… ( تاریخ بیهقی ). غلامش را سیاه پوشانیدند بحاجبی… ( تاریخ بیهقی ). امیر حاجبی بفائق داد….». ( تاریخ بیهقی ). رجوع شود به تاریخ بیهقی چ ادیب ص 151 286 و 288 و 332 و 335 و 381 و 545 وانساب سمعانی ورق 149 و ترجمه تاریخ یمینی ص 34.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی حاجبی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر نبودن های تکراری سینا عباسی
- معنی حاجت افتادن - نوامبر 8, 2022
- معنی حاجت - نوامبر 8, 2022
- معنی حاجبی بزرگ - نوامبر 8, 2022