معنی حاجبه

معنی حاجبه

  • معنی حاجبه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ حاجبه در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی حاجبه در لغت نامه دهخدا

    معنی:[ ج ِ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) زنی که بشغل حجابت پردازد : این زن سخت نزدیک بود به سلطان مسعود، چنانکه چون حاجبه ای شد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 403 ).
    یک به یک را حاجبه جستن گرفت
    تا پدید آید گهر بنگر شگفت.


    هم قافیه با حاجبه

    محاربه،محاسبه،مصاحبه،مضاربه،مطالبه،مکاتبه.


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی حاجبه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر شب کور شایان شاهی

    شعر ای خفتگان سینا عباسی

     شعر نبودن های تکراری سینا عباسی

    شعر چند روزی است سینا عباسی

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Artmiss
    Latest posts by Artmiss (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *