معنی جادویی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جادویی در گویش ها و لهجه.
معنی جادویی
تلفظ: /jAduyi/
سحر.
معنی جادویی در فرهنگ فارسی
۱- سحر ساحری جادوگری . ۲- عجیب شگفت آور ( جادوییها شگفتیها عجایب ) .
معنی جادویی در فرهنگ عمید
۱. [مجاز] شگفت انگیز: چشمان جادویی.
۲. (حاصل مصدر ) [قدیمی] ساحری، جادوگری: خمار در سر و دستش به خون مشتاقان / خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول (سعدی۲: ۴۸۰ ).
* جادویی کردن: (مصدر لازم ) [قدیمی] سِحر کردن، جادو کردن.
معنی جادویی در فرهنگ معین
۱ – (حامص . ) سحر، ساحری . ۲ – (ص . ) عجیب ، شگفت آور.
معنی جادویی در لغت نامه دهخدا
جادویی. ( حامص ) رجوع به جادوئی شود.
فارسی به عربی
سحری.
فارسی به انگلیسی
magic(al), magic, magical, wizard
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جادویی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023