فدار-عزلت-گزید-خاقانی-خاقانی

فدار عزلت گزید خاقانی – ۵۳

  • فدار عزلت گزید خاقانی خاقانی – قطعه ۵۳

     

    فدار عزلت گزید خاقانی

    که به از دار ملک خاقان است

     

    خورش از مشرب قناعت ساخت

    که چو زمزم هم آب حیوان است

     

    نبرد تا تواند انده رزق

    کانده رزق بر جهانبان است

     

    عمرا گر بهر رزق موقوف است

    رزق موقوف بهر فرمان است

     

    نپذیرد ز کس حوالهٔ رزق

    که ضمان‌دار رزق یزدان است

     

    مور را روزی از سلیمان نیست

    گه ز روزی ده سلیمان است

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی وزن شعر: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) قالب شعر: قطعه

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    قطعه فدار عزلت گزید خاقانی اثر کیست؟

    این قطعه اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *